ابعاد تهدیدات جنگ نرم
ساحل ادب
ادبی-اجتماعی

1-1- بیان مسئله یا مشکل

اين كه« جامعه ما چگونه مي تواند با تهديدات دشمن و جنگ نرم مقابله كند؟» مسئله اي است كه پاسخ به آن و بيان راهكارهاي آن مي تواند اهميت به سزايي داشته باشد.

از آنجا که پیروزی انقلاب اسلامی ایران، منافع جهان خواران را در خطر جدی قرار داد، سران استکبار برای مبارزه با این سیل بنیان کن به توطئه های مختلفی از جمله "هجوم فرهنگی" دست زدند.

   مهم ترین  کشورهایی که از بد و پیروزی انقلاب اسلامی بلکه در حین انقلاب، برنامه ریزی « هجوم فرهنگی» به طور همه جانبه را علیه نظام جمهوری اسلامی ایران آغاز نموده و هم اکنون نیز ادامه          می دهند، آمریکا، انگلیس و اسرائیل هستند.

  گسترش امواج معنوی بیداری اسلامی و جذابیت شعارهای آزادی خواهانه، عدالت جویی و ضدیت با فرهنگ ظالمانه و تبعیض آمیز غرب متأثر از انقلاب اسلامی و آرمانهای امام خمینی(ره) تحولات بین المللی را به گونه ای دیگر رقم زد و بنیان های سست فرهنگ و تمدن غرب لیبرال و شرق کمونیست را به چالش کشید و جغرافیای فرهنگی و سیاسی جهان را در معرض مهندسی نوینی قرار داد. این وضعیت به گونه ای  پیش رفت که ائتلاف کفر و نفاق جهانی را در تقابل با اسلام گرایی و معنویت، به گفتمان غالب  تبدیل ساخت و مقام معظم رهبری مد ظله العالی از آن به تهاجم شبیخون و قتل عام فرهنگی، شارلاتانیزم مطبوعاتی استعمار فرانوین و اخیراً به ناتوی فرهنگی تعبیر فرمودند. (فصلنامه ی علمی- آموزشی فرهنگیان بسیجی، سال چهارم ، شماره 10  ، ص 12)

« می توان گفت کشورهای توسعه طلبی نظیر روسیه، فرانسه، آلمان و آمریکا با توسعه دادن جنگ روانی و رساندن  آن به سطح امروزین تلاش مضاعفی را انجام داده اند. »( دانستني هاي عمومي مديريت ، معاونت

 آموزشي نمسا ، چاپ اول ، 1385 ، ص 164)

ایجاد تفرقه و تشدید اختلافات قومی و مذهبی و شکاف بین مردم بادولت ها روش همیشگی غربی هاست و ترویج فساد و فحشاء را مهمترین راهبرد فروپاشی از درون و کار آمدترین فرودگاه برای ورود محصولات  ضد فرهنگی خود قلمداد می کنند.

   ملت ها، خصوصاً جوانان ما، باید هشیار و آگاه باشند و با اتحاد و یکپارچگی جلو این تهاجم شوم را سد کنند تا به یاری خداوند بتوانیم در مقابل این بحران  نیز مانند بحران های دیگر ایستادگی کرده دشمنان را نا امید کنیم.

متاسفانه حاکمیت کفر واستکبار جهانی به جنگ اسلام و مسلمین آمده است، از اینرو مردم ایران باید برای مقابله با مشکلاتی که دشمن ایجاد می کند خود را قوی و با ایجاد اتحاد و تكيه بر قرآن و نهج البلاغه اختلافات  قومی و مذهبی را کمرنگ و نقاط مشترکی که اسلام در دنیا مطرح می کند را پررنگ کند.

  ملت ایران باید از تاکتیک هایی که دشمن برای از بین بردن دین اسلام ا ستفاده می کند آگاه باشد و با   همدلی و وحدت، و تكيه بر قرآن و نهج البلاغه و مكارم اخلاق استکبار جهانی را شکست دهد.

 

2-1- اهمیت موضوع پژوهش

این که « جامعه ما چگونه مي تواند با تهديدات دشمن و جنگ نرم مقابله كند ؟ » موضوعي است كه لزوم پرداختن به آن و پژوهش و تفحص پيرامون آن بسيار احساس مي شود و امید است یافته های پژوهش بتواند قدمی ناچیز در راه پیشبرد اهداف انقلاب برداشته باشد .

چشمه ی جوشان و خورشید فروزان وحی سبحانی، در کلام الهی تجلی و ظهور یافته و همواره در فرصت ها و شرایطی که غمام تیره جهالت به کناری رفته وهاله های ظلمانی جهالت زدوده شده،  امکان می یابد که از  دقیقه ها و خزینه های خود اسرار را نمایان و حقایقی را هویدا نماید.

هم اکنون که ما در عصر روشنایی اندیشه و طلیعه ی بارقه های حیات علمی قرار گرفته ایم می توان به تکرار  آن خزینه های اصیل دین پرداخت زیرا تکرار آموزه های دینی و اخلاقی سبب تثبیت مفاهیم  آن ها در اذهان و ایجاد ملکه های مثبت در وجود انسان می گردد و برای خدمت به مردم ،  مواجه با تهاجم فرهنگی و ایستادگی در مقابل آن،اتحاد و انسجام اسلامی،استحکام دین و پایه های آن نیاز اساسی احساس می شود و  برای این کار باید درد را شناخت و سپس به درمان آن پرداخت.

 

3-1- اهداف پژوهش

اين پژوهش با موضوع « ابعاد تهديدات و جنگ نرم عليه انقلاب اسلامي  »  به دنبال راهكارهايي است كه ساختار فرهنگي كشور را به گونه اي مستحكم كند كه دشمنان قسم خورده ي انقلاب به هيچ عنوان نتوانند به آن ضربه اي وارد كنند.

اگر حوادث قبل و بعد از انقلاب اسلامي را با دقت مورد بررسي قرار دهيم، در مي‌يابيم كه دشمني و توطئه‌ي غرب عليه‌ جمهوري اسلامي ايران ادامه خواهد داشت. اگر ما هم با آن‌ها كنار بياييم، آن‌ها با ما كنار نخواهند آمد زيرا:

1ـ از نظر عقيده و تفكر با غرب تفاوت اساسي داريم.

2ـ جهان غرب خوي استكباري و سلطه جويي دارد.

3ـ جهان غرب با خوي استكباري و سلطه جويي خود تمام دنيا را براي خود مي‌خواهد و نمي‌تواند تحمل كند كه نظام جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك ابرقدرت بدون اتكا به استكبار جهاني به طور مستقل در صحنه‌ هاي گوناگون نظامي، اقتصادي و سياسي به قله‌هاي رفيع دست يابد.

4ـ وجود منابع عظيم نفت و گاز در سرزمين ايران.

5ـ موقعيت استراتژيك كشور ايران.

6ـ قرار گرفتن كشور ايران در منطقه‌ي مهم خاورميانه كه لولاي سه قاره‌ي آسيا، اروپا و آفريقا ناميده مي‌شود.

« تعبير بسيار زيبايي آقاي شمس الدين رحماني براي اين منطقه به كار برده‌اند كه عنوان يكي از كتاب‌هايشان نيز هست: « لولاي سه قاره». يعني منطقه‌ي خاورميانه مانند يك لولا، سه قاره را به همه پيوند زده. قاره‌ي آسيا، اروپا و آفريقا.»( شفيعي سروستاني ، 1385 ، ص 99 )

7ـ انقلاب اسلامي ايران با امواج بيدارگر خود ملت‌هاي مستضعف را عليه‌ي جهان خواران شرقي و

غربي شورانيده و منافع آنان رابا خطر جدي رو به رو ساخته است.

8ـ دشمنان قسم خورده‌ي انقلاب اسلامي ايران، اين انقلاب را مانعي جدي در برابر اهداف سلطه گرانه‌ي خود مي‌دانند.

اين ساده انديشي است كه بعضاً اظهار مي‌كنند كه با استكبار جهاني مذاكره كنيم. زيرا استكبار جهاني در اين مذاكره مي‌خواهد اهداف ويژه‌ي خود را به ملت ما تحميل كند. و نتيجه مذاكره چيزي جز بر باد دادن ثمرات و بركات انقلاب اسلامي و از دست دادن پايگاه‌هاي مردمي ايران اسلامي در جهان نيست.

چون كشور جمهوري اسلامي ايران از نظر نظامي به يك قدرت فرا منطقه‌اي تبديل گرديده است و از طرف  ديگر عمليات استشهادي رزمندگان اسلام هرگونه راه نفوذ را بر دشمن مسدود نموده است، حمله‌ي  صهيونيسم جهاني به كشور جمهوري اسلامي ايران منتفي است. لذا دشمن «عمليات رواني» گسترده‌اي را در مقابله با انقلاب اسلامي ايران آغاز نموده است و سعي مي‌كند از طريق شبيخون فرهنگي، انقلاب اسلامي  ايران را از پاي درآورد.

تهاجم فرهنگي موضوعي جدي است و اگر چه از ده سال پيش رهبر معظم انقلاب اين موضوع را مطرح کردند و طرح و برنامه هاي خاصي انجام شد اما هيچ کدام از برنامه ها به اجرا نرسيده و متاسفانه هماهنگي همه جانبه ايجاد نشده است .

فرهنگ سبب وحدت یک ملت و نیز باعث ایجاد احساس یک هویت مشترک بین افراد جامعه می شود.

 موجودیت هر جامعه با فرهنگ آن مشخص می شود.

انقلاب اسلامی ایران به عنوان بزرگترین پدیده سیاسی – اجتماعی قرن بیستم، ریشه در تعالیم مقدس دین مبین  اسلام دارد و لذا مهمترین دستاوردهای اتقلاب اسلامی را می توان، دستاوردهای فرهنگی آن دانست.

یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران در حوزه فکر و اندیشه از بین بردن روحیه خود باختگی در برابر  قدرت های جهان خوار شرق و غرب بوده است.

در گذشته این خود باختگی در همه جای کشور اعم از دانشگاه ها، مدارس، ادارات و اجتماعات و همه مراکز سیاسی حکومت کاملاً مشهود بود.

استکبار جهانی به رهبری آمریکا پس از آنکه پی برد نمی تواند حرکت اسلامی ایران را با قدرت نظامی سرکوب کند به تغییر رویکرد نظامی به فرهنگی در صدد ایجاد « ناتوی فرهنگی» برآمد.

اینک به تعبیر مقام معظم رهبری مدظله العالی در مرحله ی استعمار فرا نوین به سر می بریم، نمادهای این پدیده شوم در انقلاب های مخملین، تهدید نرم افزاری، تهاجم فرهنگی، جا به جای مسالمت آمیز قدرت ها و  گسترش شورش های دانشجویی و خیابانی و کارگری رخ می نماید و ما باید برای مقابله با آن، با هوشیاری هر چه تمام تر خود را آماده و منسجم کنیم.

مهمترین رمز پیروزی انقلاب «وحدت کلمه» بود که امام خمینی(ره) روی آن تأکید فراوان داشتند بر اساس فرمایش های مقام معظم رهبری، همه مسئولان باید برای تقویت اتحاد ملی و انسجام اسلامی در داخل و خارج کشور تمام تلاش خود را به کار گیرندو با تکیه برنماز و قرآن و نهج البلاغه و پیروی از ائمه ی معصومین و  می توان خدمت گزار شایسته ای برای انقلاب و جامعه بود .

 

4-1- سوال هاي ويژه ي پژوهش:

 هر محقق ابتدا بايد فرض هاي تحقيق را مورد آزمايش قرار دهد و نهايتاً بگويد كه فرض مورد قبول است يا نه.

 اما در این پژوهش با موضوع « جامعه ما چگونه مي تواندبا تهديدات دشمن و جنگ نرم مقابله كند؟ »

پذيرش و يا طرح فرض ها از طريق آزمون هاي آماري مقدور نيست. لذا فرض هاي پژوهش به صورت

سوال نوشته مي شود و در پايان پژوهش به طور كامل به اين سوالات پاسخ داده مي شود.

در رابطه با اين موضوع از آن جايي كه اتحاد  يكي از بزرگترين راه هاي مبارزه با دشمن  است . چنين

 سوالاتي به ذهن مي رسد كه:

  1- اتحاد اسلامي و راه هاي مبارزه با دشمن چيست؟

2-     مکارم اخلاق چیست؟ و چه نقشی در مبارزه با دشمنان انقلاب دارد؟

3-     چگونه می توان با تکیه بر قرآن و نهج البلاغه در مقابل دشمنان ايستادگي كرد ؟

      4-  فرهنگیان چگونه می توانند به عنوان یک خدمت گزار خوب با هجوم فرهنگی مبارزه کنند؟

 

در پاسخ به اين نتيجه مي رسيم كه عوامل معنوي از قبيل: ايثار، تقوا، ولايت پذيري، پرهيز از دنياگرايي و تجملاتو ......

از جمله هويت هاي الهي هستند كه هر كسي نمي تواند از آن ها برخوردار باشد. و مورد ديگري كه         مي تواند در محكم سازي ساختار فرهنگي يك كشور اسلامي كمك كند تكيه بر قرآن و نهج البلاغه است. اين به ذهن مي رسد كه چگونه مي توان با تكيه بر قرآن و نهج البلاغه ساختار فرهنگي را محكم كرد.

از آن جايي كه موضوعاتي از قبيل : اعتقاد به توحيد، عدالت و معاد و مسائلي از قبيل : پرهيزگاري ، ارزش خرد، ولايت، راستگويي و صداقت، پرهيز از خشم و تندي، قناعت و پرهيز از غرور و هوا پرستي در مبارزه با دشمن  نقش به سزايي دارند، اين سوال به ذهن مي رسد كه اين موضوعات تا چه حد در قرآن و  نهج البلاغه مطرح شده اند؟

 

     بررسی پیشینه ي تحقيق

درباره ي موضوع اصلي اين پژوهش « ابعاد تهديدات و جنگ نرم عليه انقلاب اسلامي »  در قالب يك مقاله و يا كتاب كاري انجام نشده است، لذا وظيفه ماست، به عنوان يك معلم و فرهنگي، تا آن جا كه از دستمان بر مي آيد، در اين وادي قدم بگذاريم، به اميد اين كه توانسته باشيم با لطف و عنايت خداوند متعال قدمي هر چند ناچيز در راه دفاع از ارزش ها و آرمان هاي انقلاب اسلامي ايران برداشته باشيم.

 

مقدمه

نگارش این پژوهش  به شیوه ی کتاب خانه ای و از نوع توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع قابل دسترس و سخنرانی های بعضی از مقامات کشور، انجام پذیرفته و یافته ها بیان گر آن است  که تاکنون در کتاب مستقل با تحقیقات ویژه ای به بررسی این موضوع پرداخته نشده است.

 

1-3- منابع پژوهش

    به طور اختصار بعضی از منابع مورد استفاده عبارتند از: علاوه بر منابع اینترنتی، بحار الانوار، صحیفه امام، در آمدی بر نظریه سیاسی امام خمینی(ره)، تفسیر نمونه، مکتب ها و نظریه ها بر روان شناسی شخصیت، ایثار و از خودگذشتگی و راهبردهای تقویت آن، گلبرگها از دکتر سنگری، کلیات اقبال لاهوری، فصل نامه علمی، آموزشی فرهنگیان بسیجی، دانستنی های عمومی مدیریت، شرح نهج البلاغه ،14 معصوم ، علم اخلاق اسلامی ، شرح و نشر رساله سبعين في مناقب امير المؤمنين(ع) ، اسلام مجسم (علمای بزرگ اسلام )، اربعین حدیث ،انهار جاريه،خلاصه تفاسیر قرآن مجید ، مثلث مقدس، تاریخ فلسفه اسلامی ، اصول كافي ، مصابيح الشريعه ، بسیج در اندیشه امام خمینی(ره) ، و کتاب های استاد مطهری از جمله صد گفتار، خاتمیت، پیرامون انقلاب اسلامی ، امامت و رهبری ، ولاء و ولایتها ، سیری در  سیره ی ائمه اطهار و ... . البته فرصت بسیار محدود و کم بود و به همین دلیل مقدور و مسیر نبود آن گونه که شایسته است ابعاد موضوع بررسی و تحلیل شود.

 

2-3- روش انجام پژوهش:

در اين پژوهش با توجه به موضوع و اهداف مورد نظر آن كه «ابعاد  تهديدات و جنگ نرم عليه انقلاب اسلامي» از روش پژوهش كتابخانه اي و از نوع توصيفي– تحليلي از طريق بررسي دقيق متون و منابع مربوط تا آن جا كه مقدور بوده به اين ترتيب انجام شده است:

1- جمع آوري منابع:

ابتدا آثار قابل دسترسي كه به نوعي پيرامون «ابعاد تهديدات و جنگ نرم عليه انقلاب اسلامي »  مطالبي نوشته اند، جمع آوري گرديد.

2- ياداشت برداري: پس از جست و جو در آثار جمع آوري شده از مطالب مهم و قابل توجه مربوط به موضوع پژوهش  فيش برداري شده است.

3- تنظيم ياداشت ها:

بعد از اين كه كار فيش برداري به پايان رسيد، فيش ها با توجه به موضوع پژوهش تنظيم شده است.

4- دست يابي به پاسخ پرسش هاي مطرح شده در پژوهش:

پس از ياداشت برداري و تنظيم آن برمبناي موضوع پژوهش براساس درك و استنباط خود به بررسي و تجزيه  و تحليل موضوع پرداخته و در پايان راهكارهاي لازم ارائه گرديده است.

3-3- محدودیت های پژوهش

در راه تحقيق و پژوهش محدوديت‌هايي وجود دارد كه تميز و تشخيص آن بسيار حائز اهميت است و بايستي قبل از انجام عملي پژوهش و در جريان تهيه‌ي طرح و نقشه‌ي فكري پژوهش شناسايي شود. زيرا، تشخيص محدوديت‌ها در بررسي موضوعي ويژه، به محقق كمك مي‌كند و او را در دفاع از يافته هايش مجهزتر مي‌سازد. ما با توجه به موضوع، اهداف و اهميت و شيوه‌ي پژوهش جهت نيل به نتيجه‌ي مطلوب تلاش و كوشش مي‌كنيم؛ اما متغيرها و محدوديت‌هايي در محيط خارج وجود دارد كه كنترل آن‌ها از عهده‌ي ما خارج است ولي شناسايي اين محدويت‌ها ضروري است.

محدوديت‌هاي موجود در پژوهش « ابعاد تهديدات و جنگ نرم عليه انقلاب اسلامي »عبارتند از:

1ـ استفاده‌ي دشمن از رسانه‌هاي گروهی برای تضعیف کردن روحیه ملت

2ـ استکبار موضوع مورد نظر خويش را با حجم انبوهي از اخبار و گزارشات صحيح و قابل قبول همراه مي‌كندو از اعتماد افكار عمومي نسبت به موارد صحيح براي قبولاندن موضوع مورد نظر بهره مي‌گيرد تا مردم  دلسرد شوند .

3ـ اثر گسترده‌ي دنياي رايانه بر جوانان و تبلیغات دشمنان بر ضد انقلاب

 

 

مقدمه :

« غرب تمام تلاش خود را مي كند تا محوريت تمدن اسلامي يعني جمهوري اسلامي ايران را تضعيف كند و مانع از شكل گيري تمدن بزرگ اسلامي شود، تمدني كه در صورت شكل گيري به بزرگترين تمدن جهاني مبدل خواهد شد و در اين ميان « ناتوي فرهنگي» وظيفه مقابله فرهنگي براي جلوگيري از شكل گيري اين تمدن بزرگ اسلامي را دارد.»

خوشبختانه امروز نسبت به توطئه هاي غرب يك احساس عمومي در جهان اسلام وجود دارد و در حقيقت افكار عمومي دنياي اسلام در ابعاد سياسي و اجتماعي از آگاهي بالايي برخوردار است كه به اعتراف خود آمريكايي ها اگر انتخابات آزاد در هر كشور اسلامي برگزار شود اصولگرايان ضدآمريكايي در انتخابات پيروز مي شوند.

امروزه پايبندي به اصول و ضوابط و ظواهر ديني در جهان اسلام گسترش يافته كه گسترش حجاب در كشورهاي اسلامي و حتي رعايت حجاب در كشورهاي غربي نمونه بارز آن است؛ به عبارتي ديگر بايد گفت كه عليرغم مواضع تهاجمي دنياي استكباري غرب در ابعاد فرهنگي، امروزه در دنياي اسلام شاهد استحكام مواضع روزافزون مسلمانان مي باشيم.

 

1-4- هجوم فرهنگی و جنگ نرم

رهبر انقلاب اسلامي حضرت آيت الله خامنه اي در جمع دانشگاهيان و دانشجويان استان سمنان با اشاره ناتوي فرهنگي در اين باره فرمودند:

«باندهاي بين المللي زر و زور كه براي تسلط بر منافع ملتها سازمان نظامي ناتو را تشكيل داده بودند ، اكنون براي نابودي هويت ملي جوامع بشري و تحقق بيشتر اهدافشان درپي تشكيل «ناتوي فرهنگي» هستند تا با استفاده از امكانات زنجيره اي ، متنوع و بسيار گسترده رسانه اي، سررشته تحولات سياسي ، اقتصادي ، اجتماعي وفرهنگي كشورها و ملتها را به دست بگيرند كه بايد هشيارانه اين مساله را زير نظر داشت»

 در واقع عامل اساسي كه باعث فرو پاشيدن امپراطوري بلوك شرق شد جنگ فرهنگي با استفاده از ابزار رسانه ها بود.كه با صرف مهارت كامل و صرف هزينه هاي گسترده بر دانش و بينش و رفتار مردم ،نخبگان ،مديران و دولتمردان بلوك شرق صورت گرفت.

 

2-4-  شواليه هاي رايانه اي ناتوي فرهنگي و جنگ نرم

مقام معظم رهبري در بررسي ماهيت ناتوي فرهنگي و جنگ نرم به محورهاي زير اشاره نمودند.

 -كنترل تحولات جهاني به دست صهيونيسم و سرمايه داري جهاني به عنوان خطرجدي 

 - تشكيل سازمان فرهنگي براي نابودي هويت ملي جوامع بشري

 -استفاده از امكانات زنجيره اي متنوع و بسيار گسترده رسانه اي براي تحقق اهداف

 -به دست گرفتن سه رشته تحولات سياسي ، اقتصادي ، فرهنگي و اجتماعي كشورها و ملت ها با تسلط بر رسانه ها.

 مقام معظم رهبري در مراسم افتتاحيه سومين كنفرانس بين‌المللي قدس و حمايت از حقوق مردم فلسطين که در ساختمان اجلاس سران در تهران برگزار شد با اشاره به اين موضوع فرمودند:

 «امروز استكبار جهاني كه رئيس جمهور كنوني آمريكا سخنگوي آن است دنياي اسلام را صريحا تهديد مي‌كند و سخن از جنگ صليبي مي‌گويد، شبكه استكباري صهيونيزم و سازمان‌هاي جاسوسي آمريكا و انگليس در همه دنياي اسلام سرگرم فتنه انگيزي اند،... هزارها فيلم سينمايي و بازي رايانه‌اي و امثال آن با هدف زشت نماياندن چهره اسلام و مسلمين، توليد و روانه بازارها مي‌شود.»

 

3-4- كاركردهاي فرهنگي  بازي رايانه اي

با توجه به آنچه كه ذكر شد بازي هاي رايانه اي به شواليه هاي  مجازي ،قدرتمند و جذاب  ناتوي فرهنگي و جنگ صليبي  غرب تبديل شد ه اند  كه در حال تخريب و تغيير  تدريجي  ارزشها و هنجار هاي انقلاب اسلامي و جهان اسلام  هستند .

 شواليه هاي رايانه اي كه در  نبرد جنگ هاي صليبي قرن جديد بدون هيچگونه حساسيتي تا عمق خانه هايمان نفوذ كرده و ما در بي خبري با آغوشي باز به استقبال آنها رفته ايم و حتي هزينه مالي حضورشان را نيز در حال پرداخت هستيم و چنانچه با رويكردي مدبرانه با اين سربازان رايانه اي بر خورد نكنيم به زودي و در نسل آينده مي بايست هزينه هاي گزاف و جبران ناپذير معنوي را نيز پرداخت كنيم.

 در اين قسمت سعي خواهد شد به نحوه تاثير گذاري اين  شواليه هاي رايانه اي و مصاديق آن پرداخته شود.

 1- خشونت و پر خاشگري

2- تبليغ فرهنگ برهنگي و نمايش صحنه هاي غير مجاز اخلاقي

3- تبليغ فرهنگ غرب

4- اصرار بر انجام خطا و گناه

5- از بين بردن  قبح گناهان

6- ارايه نمادهاي غير اخلاقي يا ضداخلاقي

7- اسوه سازي از شخصيت هاي غير اخلاقي:

 

1- خشونت و پر خاشگري:

شايد به جرات بتوان گفت که يکي از تاثيرات منفي استفاده زياد  از بازي هاي رايانه اي که مورد اتفاق نظر در بين تمام کارشناسان مي باشد افزايش روحيه خشونت و پر خاشگري در ميان کاربران بازي هاي        رايانه اي مي باشد.

 « مي توان خشونت در بازي هاي رايانه اي را به دوگروه خشونت انساني و خشونت خيالي تقسيم بندي کرد علاوه بر اين مي توان براي هر يک از اين گروه ها زير گروه هاي را نيز تعريف کرد . بازي هاي سوم شخص و بازي هاي اول شخص در بازي هاي سوم شخص کاربر شخصيتي را که دست به اقدام خشونت آميز مي زند کنترل مي کند ولي در بازي هاي اول  شخص به ما اجازه داده مي شود که از پشت اسلحه به بازي نگاه کنيم گويي که خود ماشه مي کشيم و ديگران را به قتل مي رسانيم.

 بايد خاطرنشان ساخت كه دو تيرانداز مسؤول تراژدي (Columbine)درسال  1999 در آمريکا مثال خوبي از حساسيت جوانان نسبت به تصاوير خشونت آميز رسانه‌هاي الكترونيك مي‌باشند.حدس و گمان بر اين است كه دو پسر(دو تيرانداز) مقلد شخصيتهايي بودند كه آنها در كامپيوترهاي خانگي‌ خود در نقش آنان بازي كرده بودند . براساس گزارشات رسانه‌ها،دو تيرانداز،  اريك هريس(Eric Harris)و ديلان كيبولد(Dylan Kiebold)از انجام بازي DOOM كه از جانب ارتش ايالات متحده به منظور آموزش سربازان براي كشتن مؤثرتر و كارآمدتر مجوز و پروانه گرفته بود، لذت مي بردند ي (تأثیر منفی بازی های ویدیویی خشونت آمیز بر سلامت کودکان، الیسا های  یونگ سانگ و جین  ای . اندرس – ماهنامه سیاست غرب، دو  شماره 14 ، شهریور 1383)

   « افرادي که تا به حال با  يک اسلحه واقعي شليک نکر ده اند و فقط به تمرين تير اندازي با بازي هاي ويديويي سرگرم بوده اند به هنگام تير اندازي با يک اسلحه واقعي براي اولين بار،عالي هدف گيري             مي کنند.در پرونده دادگاهي مايکل کارنيل ،پسر چهارده ساله اهل پادوکا ،که سه دانش آموز را به قتل رسانده بود آمده است که او ظرف 30ثانيه ،9 گلوله شليک کرد که 8 تاي آن به هدف خورد .سه نفر که از ناحيه سر و گردن مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودند کشته شدند.و يک نفر تا آخر عمر فلج شد تا آنجا که اطلاع دارم هيچگاه در سوابق پليس يا ارتش يا حتي سوابق جنايي چنين هدف گيري ماهرانه ثبت نشده است.»( جنگ سرد فرهنگی، فرانسیس استونر ساندرس، ترجمه بنیاد فرهنگی پژوهشی غرب شناسی، ص1، ناشر انتشارات غرب شناسی، سال 1382)

 

 2- تبليغ فرهنگ برهنگي و نمايش صحنه هاي غير مجاز اخلاقي

متاسفانه يکي از مشترکات تصويري و گرافيکي  بسياري از بازيها نمايش  تصاوير عريان و يا با پوشش بسيار کم زنان که هيچ سنخيتي با فرهنگ ملي و اسلامي کشور ما ندارد.

به عنوان مثال درسايتهاي خبري اعلام شد که در بازي به نام سرقت بزرگ اتومبيل: سن آندرياس (GTA: san Andreas)  داراي صحنه هاي ضد اخلاقي بوده و حتي در بسياري از کشور ها مانند استراليا فروش اين بازي ممنوع شد.

 به جرات مي توان گفت بيشتر بازي هاي رايانه اي کم و بيش داراي اين مشکل مي باشند.

 نگاهي به بازي هاي موجود در بازار کشورمان که بدون هيچ گونه محدوديتي به فروش مي رسد مي توان به اين موضوع پي برد .

 بازي هاي چون مکس پين(MAX PAYNE)،سيمز(The Sims و Sim City)،بازي Far Cry ، بازي Catwoman،بازي تام رايدر ( Tomb Raider)و...

 

 3-تبليغ فرهنگ غرب:

به نظر مي رسد يکي از کار کردهاي بازي هاي رايانه اي تبليغ فرهنگ و شيوه زندگي در غرب مي باشد.

 همانطور که در استراتژي ملي براي امنيت داخلي آمريکا بيان شده:

 «ما هرگز در جنگ عليه تروريسم جهاني فراموش نمي کنيم که نهايتا به خاطر ارزشهاي دمکراتيک و شيوه زندگي خود جنگ و مبارزه مي کنيم» ( تأثیرات بازیهای اینترنتی خشونت آمیز بر کودکان و نوجوانان- کارن اولیور )

 

 4- اصرار بر انجام خطا و گناه

يکي از تاثيرات منفي بازي هاي رايانه اي اصرار و تکرار  خطاو انجام گناه مي باشد.

 

5-از بين بردن  قبح گناهان

قبح موضوعات را از بين مي برد. اين بازي ها نيز نوعي ابزار مدرن براي قبح شكني هستند.

قبح اعمالي چون جنايت و قتل ، سرقت ، قمار ، اعمال منافي عفت ، استعمال مواد مخدر و....

 

4-4- ناتوي فرهنگي مكمل ناتوي نظامي

ناتوي فرهنگي مكمل ناتوي نظامي است و با هدف زمينه سازي براي پيروزي واحدهاي نظامي است، «امروزه افغانستان در اشغال ناتوست و مقامات ناتو اعلام كرده اند كه حتي تا 10 سال آينده نيز اين كشور را ترك نخواهند كرد، آمريكا نيز كه عراق را اشغال كرده قصد خروج ندارد، به بيان ديگر اشغال كشورهاي اسلامي و تجزيه آنها و مصادره منابع آنان به خصوص منابع نفتي و حاكميت ژنرال هاي آمريكايي، انگليسي و اسرائيلي در اين مناطق جزء مسائل استراتژيكي غرب عليه جهان اسلام است. يك استراتژي نيز از زبان آقاي «واين برگر» وزير دفاع آمريكا در زمان ريگان كه اخيرا در سن 90 سالگي درگذشت اينگونه عنوان شده بود كه او استراتژي آمريكا را در خشكاندن ريشه ايران به عنوان يك ملت عنوان كرده بود.»

يكي از نظريه پردازان معروف آمريكايي كه نظريه جنگ تمدن ها را مطرح كرده بود بر اين عقيده است كه با توسعه ارتباطات بين الملل، فرهنگ هاي ضعيف در فرهنگ هاي قوي تر ادغام مي شود و درنهايت دو فرهنگ عظيم، يكي فرهنگ اسلامي و ديگري فرهنگ غربي باقي خواهد ماند كه رودرروي هم قرار           مي گيرند. اين نظريه پرداز آمريكايي شكل گيري تمدن اسلامي را پيش بيني كرده است.

برخي از نظريه پردازان غربي معتقدند كه ايران به دليل برخورداري از 3 موقعيت استراتژيك شامل، ژئواستراتژيك، ژئواكونوميك و ژئوپلوتيك- جغرافيايي، اقتصادي، سياسي- و قرار گرفتن در مركزيت جهان اسلام محور تمدن اسلامي است و نيمي از نقاط استراتژيك جهان به دنياي اسلام تعلق دارد.

 

5-4- ضرورت بازشناسي قدرت ايمان

 با توجه به تأكيد مقام معظم رهبري و با شناخت واقعيتي به نام « هجوم فرهنگی و جنگ نرم »  و آشنايي با ابعاد گسترده و پيچيده آن، اين پرسش اساسي مطرح مي شود كه در برابر این هجوم چه بايد كرد؟

«مهدي فضايلي» كارشناس مسائل فرهنگي در اين باره مي گويد: «اعضاي ناتو خود تلاش مي كنند به گونه اي همه را مرعوب و يا به بياني ديگر متقاعد كنند كه اساسا همان طور كه در برابر قدرت نظامي و اقتصادي غرب توان مقاومتي نيست، در اين رويارويي نيز ديگران بايد تسليم شوند و راهي جز همراهي با غرب امكان پذير نيست. اما درست به همان دليل كه در تجربه 8 سال دفاع مقدس و 33 روز مقاومت حزب الله لبنان ثابت شد قدرت نظامي غرب بلامنازع نيست و مي توان با تكيه بر ايمان و بهره گرفتن از توانمندي ها در برابر آن ايستادگي كرد و حتي آن را شكست داد، در حوزه فرهنگ نيز پايداري تنها راه و تنها پاسخ مبتني بر عزت و غيرت است.»

وي در ادامه در پاسخ به اين سؤال كه چگونه و با كدام ابزار بايد مبارزه كنيم، مي گويد: «حوزه ملي و جهان اسلام دو حوزه مهم براي برنامه ريزي دفاعي و تهاجمي در برابر حركت سازمان يافته غرب است و رسانه مهمترين ابزار به اجرا درآوردن اين برنامه محسوب مي شود. در هر دو حوزه بايد ارزش هاي مشترك را بازشناخت و براي تحكيم و گسترش آنها اقدام كرد. استفاده از همه ظرفيت ها، بهره مندي از فناوري روز و به كارگيري جديدترين تكنيك ها در انتقال پيام از ديگر راهكارهاي ورود به اين عرصه است. تقويت رسانه هاي ملي، تأسيس رسانه هاي فراملي و ايجاد رسانه ها يا پيمان هاي رسانه اي مشترك اسلامي از ديگر الزامات حضور فعال و خلاقانه در اين عرصه به شمار مي رود.»

 

6-4- تغيير رويكرد نظامي به فرهنگي

«استكبار جهاني به رهبري آمريكا پس از آنكه پي برد نمي تواند حركت اسلامي و جنبش خيزش اسلامي را با قدرت نظامي سركوب كند با تغيير رويكرد نظامي به فرهنگي درصدد ايجاد «ناتوي فرهنگي و جنگ نرم» است حجت الاسلام والمسلمين علي سعيدي، نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مي گويد: « بسيج بيست ميليوني مهمترين عامل مقابله با جريان گسترده ناتوي فرهنگي است و در اين ميان روحانيون و طلاب بسيجي نقش آشكار، حساس و ويژه اي در اين مبارزه به عهده دارند، جمهوري اسلامي ايران امروز در مقطع بسيار حياتي و حساسي قرار دارد چون در عين حال كه در اوج عزت و افتخار هستيم اما دشمنان اسلام به سركردگي آمريكا براي ضربه زدن به اسلام ناب محمدي(ص) همواره درصدد توطئه چيني هستند.»

نماينده ولي فقيه در سپاه با تبيين علل چرخش قدرت هاي استكباري از ناتوي نظامي به سمت ناتوي فرهنگي، مي گويد: «در سال هاي اخير جريان حاكم بر اروپا و آمريكا طرح خاورميانه بزرگ را با هدف مقابله با حركت جهاني اسلام و جنبش هاي اسلامي محوريت بخشيدن به رژيم نامشروع اسرائيل براي حفظ منافعشان و توسعه خاورميانه به آسيا و آفريقا طراحي كردند؛ استكبار جهاني به رهبري آمريكا با اشغال عراق و افغانستان در پي دستيابي به اين اهداف بود اما حاكميت 70 درصدي مجاهدين در مجلس افغانستان، حاكميت اصولگرايان در ايران و تغيير رويكرد مردم به سمت اصولگرايان، پافشاري ايران در مسئله انرژي صلح آميز هسته اي و موفقيت در اين زمينه، حاكميت ائتلاف شيعي و اصولگرا در عراق، راي مردم فلسطين به جنبش اسلامي حماس، همه نقشه ها و توطئه هاي آمريكا در خاورميانه را خنثي كرد.»

وي اهداف ناتوي فرهنگي را مقابله با اسلام ناب محمدي(ص) و حاكميت آن، ترويج سكولاريسم و لائيك در منطقه با شعار جدايي دين از سياست، استحاله و قلب ماهيت دين و تغيير اصول و مباني دين، استحاله فرهنگ هاي ملي و جايگزيني آن با فرهنگ مبتذل غربي، ترويج خرافات، لاابالي گري و اباحه گري مي داند و مي گويد: «امروز امواج ماهواره هاي بيگانه خاورميانه را تحت سيطره قرار داده و اين ابزار در خدمت ناتوي فرهنگي قرار دارد تا نسل جديد را استحاله كند، بنابراين راهكارهاي مقابله با اين جريان خزنده را يافته و به شكل اصولي با اين تهاجم جديد مبارزه كنيم.»

مقدمه :

براي مقابله با اين موضوع بايد ابتدا اين هجوم باور شود، چون سال‌ها طول كشيد كه دولت‌مردان ما باور كنند چيزي به نام «تهاجم فرهنگي» كه از سوي مقام معظم رهبري عنوان شد، وجود دارد. اين باور بسيار مهم است و هم‌اكنون اين فهم در بدنه فرهنگي و دانشگاهي ما وجود ندارد.

بايد قدم به قدم مقابله كرد. بايد اتاق فكري ايجاد كرد و براي اين مقابله، مباني نظري ترسيم كرد. اين كار ابتدا بايد در دانشگاه و حوزه انجام شود و آنها مباني نظري را تعريف كنند. بعد هم اين مباني به سياست‌گذاري، پروژه و اجرا ختم مي‌شود.

ما در خيلي از مؤلفه‌هاي انقلاب اسلامي هنوز هم نظريه‌پردازي نكرده‌ايم، فرهنگ ايراني و اسلامي نياز به نظريه پردازي دارد. اين كار را هم شوراي عالي انقلاب فرهنگي نمي‌تواند انجام دهد، چون وزار نظريه پرداز نيستند. در قدم اول بايد از تئوريسين‌هاي فرهنگي براي اين كار كمك خواست تا وزراء آن را اجرا كنند.

رهبر معظم انقلاب اسلامي در جمع دانشجويان و دانشگاهيان استان سمنان در خصوص اجنتاب‌ناپذير بودن تحولات در جوامع بشري، كنترل تحولات جهاني به دست صهيونيسم و سرمايه‌داري جهاني را خطري جدي خوانده و بيان داشتند: «باندهاي بين‌المللي زر و زور كه براي تسلط بر منافع ملت‌ها، سازمان‌هاي نظامي ناتو را تشكيل داده بودند، اكنون براي نابودي هويت ملي جوامع بشري و تحقق بيشتر اهدافشان در پي تشكيل ناتوي فرهنگي هستند تا با استفاده از امكانات زنجيره‌اي، متنوع و بسيار گسترده رسانه‌اي، سررشته تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشورها و ملت‌ها را به دست بگيرند كه بايد هوشيارانه، اين مسئله را زير نظر داشت .

1-5- پيرايش چهره فرهنگي كشور و مقابله با هجوم فرهنگی و جنگ نرم  

پيرايش چهره فرهنگي كشور يكي از راه‌هاي مبارزه با « هجوم فرهنگی » است، چون بسياري تهاجم فرهنگي را يك توهم مي‌دانند.

مقام معظم رهبري در ديدار با كارگزاران نظام هم موضوعي را تحت عنوان «پيرايش چهره فرهنگي كشور» مطرح كردند كه دولت و مجلس اصولگرا و همه دستگاه‌ها و سازمان‌ها را دعوت به تحقق اين امر داشتند.

ايشان در آن جلسه به شاخص‌هاي فرهنگي اشاره كردند كه دولت و دستگاه‌هاي فرهنگي مي‌بايست پايه‌هاي ايمان روشن‌بينانه و به دور از خرافه را در ذهن نسل جوان تقويت و ايمان به دين، انقلاب، استقلال كشور و آينده‌اي روشن را در دل و ذهن مردم استوار كند.

انقلاب اسلامي يك حركت فرهنگي است، اما متاسفانه در سال‌هاي گذشته فرهنگ در بين سياستگذاران مغفول بوده و اين افراد با طرح بهانه‌هايي چون وجود جنگ تحميلي، توسعه سياسي و سازندگي توجهي به فرهنگ نداشتند. اين كار باعث فرار مسئولان از اهتمام جدي به فرهنگ شد و در نهايت رهبري نگران هستند كه دولت جديد هم با اولويت دادن به مسايل اقتصادي و سياسي، باعث به فراموشي سپرده شدن مقولات فرهنگي و غفلت از توطئه‌‌هاي فرهنگي غربي‌ها تحت نام «ناتوي فرهنگي» شوند.

تهاجم فرهنگي با تحميل باورها، اخلاقيات و هويتي جعلي و غيراسلامي و استكباري در كشورهاي در حال توسعه، همراه است و سعي مي‌كنند با استفاده از برتري‌هاي سياسي، نظامي و اقتصادي خود به مباني و افكار و ارزش‌هاي ملت‌ها هجوم بياورند و با نفي و ترد ارزش‌هاي آن‌ها حاكميت خود را تثبيت و ارزش‌هاي مطلوب خود را تحميل كنند.

در برنامه چهارم توسعه به محورهاي توسعه فرهنگي اشاره و تاكيد شده است كه دولت بايد به اعتلاي معرفت و بصيرت ديني در سايه قرآن و اهل بيت، تقويت فضايل اخلاقي، تقويت روحيه ايثار و شهادت، تقويت وحدت ملي و مقابله با تهاجم فرهنگي توجه كند.

 

2-5- متوليان فرهنگي حساسيت كمي نسبت به تهاجم فرهنگي دارند

متوليان فرهنگي كشور ضريب حساسيت كمي نسبت به دغدغه‌هاي فرهنگي مقام معظم رهبري درخصوص تهاجم فرهنگي دارند.

مقابله با تهاجم فرهنگي و جنگ نرم از حدود 10 سال پيش كه مقام معظم رهبري براي اولين‌بار در سخنان خود از آن ياد كردند، در قالب طرح‌ها و برنامه‌هاي خاصي انجام شد و فرصت‌هاي فرهنگي متناسب با اين هجمه از سوي كارگزاران نظام تدوين گرديد.

اين برنامه‌هاي كه در شواري عالي انقلاب فرهنگي به تصويب رسيد، امروز و بعد از گذشت يك دهه از ابلاغ آن هنوز به مرحله اجراء نرسيده است. ما نتوانسته‌ايم موفق به انجام اين كارهاي فرهنگي شويم، ولي چون موضوعات فرهنگي موضوعاتي فرابخشي و بين‌بخشي هستند، هماهنگي همه جانبه را نياز داريم.

 

3-5- بيداري و روشنگري راه مقابله با « هجوم فرهنگي و جنگ نرم» 

اگر بيدار باشيم و خوب عمل كرده و روشنگري كنيم،‌ هجمه «ناتوي فرهنگي» را دفع خواهيم كرد و بيدارگري ملل اسلامي را شاهد خواهيم بود.

يعني وحدتي در ميان دشمنان به وجود آمده كه در جهت تحريكات صهيونيستي، تقويت مذاهب ملحدي چون بهائيت و از آن طرف واردات قرص‌هاي شادي آور، مشروبات الكلي و ... حركت كنند.

خودباوري فرهنگي لازمه مقابله با ناتو فرهنگي است .

براي مقابله با جنگ نرم و تهاجم فرهنگي به عزم همگاني نيازمنديم و بايد به يك خودباوري فرهنگي رسيده و آن را حفظ كنيم.

همانطور كه مقام رهبري فرمودند در حال حاضر علاوه بر تهديدات و تحريم‌ها عليه ملت ايران يك نوع ورود فرهنگي دارند كه در جامعه امروزي اين ورود و تهاجم فرهنگي را در غالب پوشش لباس‌ها، مدل‌ها و رفتار مي‌بينيم. با ديدن اين نوع رفتارها و كارها مي‌بينيم كه فرهنگ بيگانه و نكات منفي غربي وارد شده و اين كار انجام گرفته است و يك استحاله بر فرهنگ اصيل ايراني و اسلامي ايجاد شده است.

در دوران صدر اسلام هنگامي كه جنگ ميان كفار و مسلمانان رخ مي‌داد، علاوه بر جنگ، كفار اسلام و مسلمانان را تحريم مي‌كردند و مي‌آمدند برنامه‌هاي خود را در قالب متون ديني پيدا مي‌كردند و در اين بين اقدامات پيشگيرانه باعث شد كه مردم الگوهاي اصيل اسلامي را بشناسند.

در حال حاضر نيز براي مقابله با تهاجمات به عزم همگاني نياز داريم، وقتي در خدمت مردم هستيم بايد سهم اصيل فرهنگي خود را در نظر گرفته و وارد عمل شويم. در آن دوران براي گسترش اسلام و پيروزي انقلاب همه بسيج شدند و بايد همه در دفاع از دستاوردهاي فرهنگي تلاش كنند و مسئولان نيز در اين باره بايد برنامه‌هايي داشته باشند.

بايد هنر را در اختيار گسترش فرهنگي و اسلامي قرار دهيم،  يكي از راه‌ها گسترش فرهنگي اصيل ايراني و اسلامي، فرهنگ ايثار و شهادت است و شهدا الگوي بزرگي هستند.

حمايت و نظارت بر كار هنرمندان نيز مهم است و بايد تلاش كنيم تا به يك خودباوري برسيم و بدانيم كه فرهنگ اصيلي را داشته و بايد آن را حفظ كنيم. بايد همه امكانات را براي مقابله در اختيار بگيريم.

دين اسلام الگويي است براي مقابله با تهاجم فرهنگي. همه مسئولان بايد براي گسترش فرهنگ اسلامي و ايراني، به صورت عملياتي كار كرده و آن را در خانواده و اجتماع وارد كنند و اين مقابله نوعي جهاد اكبر است و البته مسئولان بايد نظارت دقيق داشته باشند تا انحرافي در كارهاي فرهنگي ديده نشود.

 

4-5- بسیج و مقابله با هجوم فرهنگی و جنگ نرم  

پهلواني و فتوت در تفكر ديني و طريقت شيعي ما طي ساليان اخير درسيماي رزمندگان و بسيجياني كه ما حصل اين انقلاب و نظام بوده و هستند حلول و ظهور يافته است، بسيجياني، كه تاريخ سازترين پهلوانان ايراني و اسلامي ما بوده اند و خواهند بود.

بسيج با داشتن ويژگي هاي زير نقش بزرگي در مقابله تهاجم فرهنگی ايفا مي كند .

1- بسيج گسترده است چه در زمينه هاي دفاعي ، امنيتي ، سازندگي ، علمي و ....  و چه در بعد منابع انساني او از اين گستردگي در جهت جذب اقشار جامعه استفاده مي كند و از همه اعضا براي پيشبرد اهداف انقلاب بهره مي برد مانند استفاده از نيروها در امر جاده سازي ، سد سازي يا فعاليتهاي عمراني .

2- نيروهاي بسيج به صورت داوطلبانه مخصوصاً جوانان در بسيج شركت مي كنند . حضرت آيت الله خامنه اي در مورد اين ويژگي بيان مي كنند « بسيج به معناي حضور شجاعانه ، فداكارانه و مخلصانه انسانهاي پيشگام در تمامي عرصه هاي مورد نياز نظام اسلامي و كشور است . »[1]

این نیروهای مخلص داوطلبانه و شجاعانه در عملياتها ، مبارزه با مفاسد و كمك به محرومان در جهت حفظ آرمانها و انسجام اسلامي تلاش مي كنند .

3- « بسيج  اين سيل عظيم از متن مردم برخاسته ارتش بيست ميليوني عصاره همه نيروهاي معتقد به انقلاب و نظام جمهوري اسلامي ايران است و آنان كه به قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران پاي بندند سعي مي كنند همراه با اين موج عظيم و حركت مردمي به سوي كمال معنوي به راه افتند پس مردمي ترين تشكيلات در نظام جمهوري اسلامي ايران بسيج است كه تمام تلاش خود را در جهت نگهداري كيان اسلامي خرج  مي كنند . به همين خاطر استكبار جهاني هميشه خود را در برابر اين نيرو كوچك و خوار مي بيند و وقتي نام بسيجي مي شنود لرزه بر اندامش مي افتد.

4- بسيج با داشتن روحية انعطاف پذيري تهديد در هر زمينه اي خواه فرهنگي ، امنيتي و يا نظامي آن را سركوب نموده و از دستاوردهاي انقلاب محافظت مي كند . يعني بدون ترس و دلهره در برابر هر ناملايماتي مي ايستد و آن را با آرامش به نفع انقلاب تغيير مي دهد» .[2]

5- بسيجيان متكي به مباني ديني اند چون بسيج مولود انقلاب اسلامي است لذا سرشت آن با اسلام عجين گرديده و عمق جان بسيجيان با اسلام ناب محمدي در هم تنيده شده است بنابراين با اين روحيه ديني و تكيه

بر قرآن كه ضرورت وجود نيروي بسيجي را گوشزد مي كند به سهولت از اسلام پشتيباني مي كنند و سختي هاي راه برايشان هموار مي گردد .

6- فلسفه وجودي بسيج حفاظت از انقلاب اسلامي در برابر هر نوع تهديد اعم از فرهنگي ، امنيتي ، نظامي و .... مي باشد بسيج به عنوان ركن ركين انقلاب به حراست از دستاوردهاي انقلاب مي پردازد و بسان دژ مستحكمي از نفوذ دشمنان جلوگيري مي كند .

7- بسيج اگر چه جزء تشكيلات نظامي نيست ولي به عنوان يكي از نيروهاي پنجگانه سپاه به طور مستقيم زير نظر ولايت امر و فرماندهي كل قوا با كار آمدي در همه عرصه ها انجام وظيفه مي كند و به دنبال سعادت جامعه اسلامي كه از بطن آن برخاسته است مي باشد .

8- بسيج الگوي همه مستضعفان جهان است . و كار آمدي بسيج در بيش از دو دهه پس از پيروزي انقلاب اسلامي و حضور در عرصه هاي گوناگون فرهنگي ، امنيتي ، سازندگي و دفاعي ، اين مهم را به اثبات رسانيده است او عنوان بسيج مستضعفان را به دوش مي كشد پس وظيفه خود مي داند كه در مسير بر طرف كردن مشكلات گروههاي ضعيف جامعه به جهت حفظ دين قدم بردارد زير فقر در بسياري از موارد ايمان را تباه مي كند و روحيه اسلامي راسست می گرداند. پس براي زدودن اين عامل بسيجي در تلاش است تا آنجايي كه در توان دارد مشكل اين طبقه را حل كند .

9- بسيجي با داشتن ايمان به خدا ، اعتقاد قلبي و باور دروني در راه انسجام اسلام قدم بر  مي دارد زيرا رضايت حق تعالي را مبناي حركت و فعاليت خود مي داند . بسيجي عاشق خداست و اخلاص به خدا از مهمترين ويژگي بسيجيان است بر همين اساس امام آنان خميني كبير فرموده اند « بسيج لشكر مخلص خداست كه دفتر تشكل آن را همة مجاهدان از اولين تا آخرين امضا نموده اند . »[3]بسیجی خود آگاه است تمام فعاليتهاي كه به خاطر حفظ انقلاب انجام مي دهد هرگز نزد خدا فراموش نمي شود و پاداش عملش را روزي خواهد گرفت .

10 – شهادت طلبي و شوق وصال يار و غرقه شدن در حضرت دوست بزرگترين آرزوي بسيجيان است  بسيجي شهادت را مي شناسد و به آن عشق مي ورزد او اين عشق را از مولاي خود علي (ع) آموخته كه فرموده است « اني للشهادة لمحب » [4]

 نام بسيج در فرهنگ اسلامي با ايثار و شهادت نقش بسته او به هيچ قيمت با دشمن سازش نمي كند به همين خاطر اگر براي اتحاد ملت و حفظ و انسجام اسلام نياز باشد كه جان خود را خدا فدا كند از آن ابايي ندارد همچنان كه در 8 سال دفاع مقدس بسیجیان اين مهم را ثابت كردند . و بعد از آن هم ، هر جرياني كه خلاف دستور اسلام بود بسيجي با جان بركفي خود آنها را سركوب كرد تا اسلام پايدار بماند .

11- بي گمان در مسير گذر از راههاي دشوار انقلاب تا رسيدن به استقرار كامل نظام و انسجام اسلامي سختي هاي زيادي را بايد پيمود پذيرش اين سختيها جز با بردباري ، سعة صدر امكان پذير نخواهد بود . اجراي مأموريتهاي بسيج در عرصه هاي گوناگون ايجاب مي كند كه بسيجيان دريا دل و صبور باشند و با آرامش خاطر بار سنگين مسئوليت خويش را به سر منزل مقصود برسانند.همچنان كه سالها نيروهاي مردمي بسيج در برابر تحريمهاي اقتصادي يا زورگويي هاي آمريكا صبورانه سختي ها را متحمل شدند ولي هرگز دست از دفاع از اسلام بر نداشتند .

  12- بسيجيان حضور سرسختانه و همه جانبه اي در صحنه هاي دشوار در برابر تهديدهاي دشمنان دارند آنها در راه حفظ ارزشها ، شجاع وجسورند و سعي مي كنند شهامت گام نهادن در راه دفاع از اسلام و ارزشهاي ديني را به همه آحاد مردم بياموزندتا كيان اسلام از هرخطری             

مصون بماند مثل ايستادگي شجاعانه در برابر حفظ انرژي هسته اي كه در حقيقت دفاع از حق و حقوق واقعي ماست.

13- بسيجي دوست دارد كه مثل ساده ترين افراد جامعه زندگي كند و خود را غرق تجملات دنيا نكند او زهد علي وار و توشه اي از ساده ترين طعامها و سرپناهي از بي تجمل ترين بناها و پوشاكي از مردمي ترين پوششها را به همراه دارد چون با اين ويژگي ها بهتر و بيشتر مي تواند همگام با مردم در حفظ ارزشهاي اسلامي بكوشد . زيرا ممكن است برخورداري از نعمات او را به وادي انحراف و دوري از معنويات و به دنبال آن دوري از اسلام بكشاند و اين چيزي  نيست كه با روحيه بسيجي سازگار باشد . بسيجي به دنبال لذت دنيا نيست او جوياي لذت واقعي است .

14- بسيجي متواضع و فروتن است او افزون بر اينكه در برابر خدا خاشع است در برابر مردم نيز متواضع است قرآن كريم : « بندگان شايسته خدا كساني هستند كه بر روي زمين با آرامش راه مي روند و آنگاه كه از نادانان حرف نامربوط مي شنوند ، نا ديده مي گيرند و اظهار محبت مي كنند . »[5]پس او با تواضع خود به افراد جامعه مي فهماندكه در برابر دستورات قرآن و اسلام سر فرود آوريد و تنها فكرتان حفظ اسلام باشد .

15- او براي رضاي خداوند و حفظ اسلام همه چيز را در طبق اخلاص مي گذارد و چيزي براي خود نمي خواهد .با اين تفكرش به نوع بشر مي آموزد كه به خاطر ارزشهاي اسلام و اتحاد و يكپارچگي چون حسين با زمزمه ي « راضيم به رضاي تو » پاي در ميدان بگذارند. [6]

حسین (ع)براي حفظ آرمانهای اسلام  فرزند، ياران و جان پاك خود را فدا كرد ولي هرگز  با دشمن سازش نكرد رضايت خدا و نگهداري از دين مبين اسلام برايش شرط بود و در آن شرايط فقط

با دادن جان مي توانست اسلام را حفظ كند كه كرد بسيجي هم از چنين شخصيتي الگو مي گيرد که به خاطر رضایت خدا از همه چیز می گذرد .

16- اخلاق نيك و نشاط آور براي نيروهاي بسيجي كه دائم با مردم ارتباط دارند بسيار حايز اهميت است زيرا مهمترين مؤلفه جذب مردم به تشكيلات بسيج برخورداري نيروها از اين صفت است . پيامبر گرامي (ص) در اين مورد مي فرمايند : « برترين شما نيكوكارترين شما از نظر اخلاق است آنان كه خود را آماده خدمت مي كنند و با ديگران با الفت و مهرباني رفتار مي كنند . » [7]

شادابي و نشاط همراه با حُسن خلق به جذب جامعه توسط افراد بسيجي كمك شاياني مي كند و به دنبال آن نيروهاي مدافعي كه گرد هم مي آيند تا به ياري آرمانهاي اسلامي وانسجام آن بپردازند بيشتر و بيشتر مي شود و حكومت مسلمين و اسلام پايدارتر و مقاومتر مي گردد .

17- « بسيجي غيرت ديني دارد . نسبت به مسايل اخلاقي و ديني جامعه و ترويج احكام و معارف الهي حساسيت دارد اگر اعمالي در جامعه صورت گيرد كه با احكام اسلامي و الهي مطابقت نداشته باشد عكس العمل نشان مي دهد و به دور از هر گونه تساهل و تسامح به تكليف الهي خويش عمل مي كند به همين خاطر با هر نوع بدحجابي يا بي حجابي و بي عفتي مبارزه مي كند زيرا اين اعمال ايمان را سست مي كند و غيرت ديني را زايل مي گرداند و اسلام ، انقلاب و اهداف آن براي افراد جامعه بي ارزش مي شود  و اين چيزي نيست كه بسيجي خواهان آن باشد .

18- براي عقب نيفتادن از چرخ زمان و درك درست از ضرورتها و تهديدهاي جديد و نو بسيجي سعي مي كند از دانش و تخصص روز برخوردار باشد و در ماموريتهاي خويش تنوع ايجاد كند تا در صورتي كه تهديد گران بخواهند با علم و فنوني جديد در جهت از هم پاشيدن اسلام برآيند او هر چه آماده تر در حفظ دين بكوشد و به همين دليل در ساختن سلاحهاي جديد و رزمايشها شركت مي كند تا با هر ترفندي كه به ضرر انقلاب باشد به راحتي مبارزه كند » . [8]

19- نكته دیگري كه بسيج براي حفظ انسجام اسلامي به آن توجه دارد رفاه نسبي جامعه و اقتصاد سالم است كه امام نيز بر آن تأكيد زيادي دارد . پس براي رسيدن به اين مهم اقدامات زير را انجام             مي دهند .

الف ) تعديل ثروت و توزيع عادلانه كه فاصله طبقاتي را كاهش دهد و محروميت و فقر را از جامعه برطرف كند.

ب )  متحد كردن مستمندان و محرومان عليه غارتگران اقتصادي .

ج ) تأمين عدالت اجتماعي و برقراري قسط و عدل در جامعه .

د)  خود باوري مردم براي رسيدن به استقلال اقتصادي و سياسي.[9]

20– در هر يك از محورهاي دفاعي چون مقابله با اغتشاشهاي داخلي ، مقابله با مفاسد اجتماعي ، كمك به مصدومين در سوانح طبيعي ، دريافت اطلاعات از مردم و انعكاس به مراجع ذي ربط ، صحنه هاي دشوار تجاوز رژيم عراق ، پذيرش تبعات سخت تحريمها حضور داشته و نقش به سزايي براي پاسداري از انقلاب انجام داده اند و در همه موارد براي انجام بهتر و برتر كارها تلاش خالصانه و بي وقفه اي انجام داده چرا كه هدفش در انجام همه امور رضايت باري تعالي است .

 و بالاخره تمام كشورها داراي آرمانهايي هستند كه اين آرمانها موجب تقويت همبستگي ملي آنها در شرايط خاص مي گردد . در كشور اسلامي با پيوند استقلال و مبارزه با استبداد و خلع يد استكبار شاهد

تحقق آرمانهاي ديني– اخلاقي و حفظ آزادي بعد از رسيدن به هدف در جامعه بوده ايم[10]كه كسب تمامي اين درجات به كمك بسيج توده آگاه و فداكار و وفادار كه اصلي ترين عناصر آن را جوانان تشكيل مي دهند صورت گرفته است

 بنابراين تا زماني كه دشمني دشمنان وجود دارد بايستي آحاد مردم آمادگي دفاعي لازم را در قالب سازماني به نام بسيج كسب نمايند تا در موقع لزوم همچون صاعقه اي بر سر دشمنان داخلي و خارجي فرود آيند .

     نه هر کس سلاح به دوش می گیرد و لباس بسیجی می پوشد ، بسیجی است بلکه بسیجی کسی است که با برخورداری از زمینه های لازم،آمادگی حضور در صحنه های گوناگون و جبهه های دفاعی ، فرهنگی،سیاسی وسازندگی را داشته باشد.

بسیج نیرویی مردمی است که از دل انقلاب برخاسته و سرنوشت آن با سرنوشت انقلاب عجین شده.بسیجی است که میتواند آرمانهای انقلاب اسلامی را پاس دارد ودر اتحاد دنیای اسلام و انسجام اسلام ویک پارچگی امت مسلمان بکوشد .اوست که میتواند توحید وخدا پرستی ، نبوت و رسالت ، امامت و رهبری ، عدالت ، اعتقاد به معاد را در وجود مردم زنده نگهدارد . بسیجی با کمک خالصانه و بی دریغ و با جان فشانی و از خود گذشتگی ثابت می کند حاکمیت اصلی از آن خداست و تنها کسانی می توانند حاکم باشند که به طور مستقیم و غیر مستقیم از جانب خدا معین شده باشند .

اعضای بسیج داوطلبانه برای حفاظت انقلاب تلاش می کنند و تا مرز شهادت پیش می روند فلسفه وجودیشان حفاظت از انقلاب اسلامی در برابر ت هدیدات دشمن است. در برابر سختی ها بسیار بردبارند و در عین ساده زیستن بسیار متواضع و فروتن هستند . اخلاقی نیکو و غیرت دینی دارند ، در محور های دفاعی و حفظ امنیت و آسایش کشور از هیچ کاری دریغ نمی ورزند لشکر مخلص خدایند که هدفشان کسب رضایت اوست .

چون عموم مردم به مشارکت فعال در نظام دفاعی کشور ( بسیج ) علاقه مند هستند و تا زمانی که این گروه ها از نظر آموزشی آمادگی نداشته باشند نمی توانند کار مؤثری انجام دهند بنابراین :

ـ در جذب نیرو ها سخت گیری نشود .

ـ مدت دوره های آموزشی بسیج طولانی نباشد .

ـ آموزشها به صورت غیر حضوری انجام گیرد .

ـ با برخورد شاد ، افراد را جذب بسیج کرده تا هر زمان نام بسیجی برده می شود لبخند بر روی لبها بنشیند.

 ــ به هر دلیل افراد را برای شرکت در فعالیت ها تشویق کنند .

ـ اطلاعات آنها را به روز کرده تا تصور نشود که گروه بسیجیان افراد بی سواد یا کم سواد علمی هستند

  همچنین با ایجاد رزمایش ها قدرت و اراده ملی را برای دشمنان به نمایش بگذارند و وحدت و همبستگی ملی و پیوند نا گسستنی سرنوشت مردم با انقلاب و نظام جمهوری و انسجام آن که هدف اصلی نیروهای بسیج است را به دنیا اعلام کنند .

بسيجيان در تمامي مقاطع ، تاريخ سازترين پهلوانان ايراني - اسلامي ما بوده اند . نمادي از يک انسان آزاده و يک پهلوان که جهان در آرزوي خيزش دوباره اوست و اكنون اين پهلوان از گستره اسلامي و از سرزمين ايران در آستانه تجلي ديگري است . ايراني مسلمان از عمق قرون تا امروز ، همواره پهلوانانه زيسته ‌است . بسيجيان اين سرزمين كه همانا پهلوانان اسطوره‌اي، ديني و تاريخي ما بوده‌اند و هستند را البته بسيار پيشتر از اين مي‌توان در تاريخ و اعصار جست . جايي كه نخستين بسيجي عالم و به تعبيري بزرگترين بسيجي عالم همانا حضرت امام علي (ع) را مي‌بينيم . همان بسيجي بزرگواري كه عشق به خدا و وجود نوراني حضرت محمد (ص) باعث گرديد كه جان خود را فديه سلامتي و حفظ وجود حضرت پيامبر اكرم(ص) كند. حضرت اميرالمؤمنين(ع) مقتداي همه بسيجيان است . بسيجي ، انسان خداجويي است با بيشترين ايثار و از خود گذشتگي و اگر مي‌بينيم بسيجي امروز همچنان زنده است و مستمر و يک جريان موثر و جاري و شگفت رو به فردا، از همين روست. ما با خصايل پهلواني، يعني خردجويي، عرفان، عدالت خواهي، مهرورزي، مردانگي، مروت، قناعت، شجاعت، صبر، گذشت، ايثار و بسيار از صفات ديگر که مختص يک فرهنگ و هويت شرقي، اسلامي و ايراني است معرفي شده‌ايم و يک تاريخ تمدن و تدين توامان را ساخته‌ايم. با اين شناسنامه آمده‌ايم در گذر زمان ، خاصه در صحنه‌هاي انقلاب هويت‌بخش اسلامي و حيطه نوراني دفاع مقدس گاه در اوج تجلي کرده‌ايم، گاه در پيله تجلي در انتظار و همچنان با همين شناسنامه هستيم . پهلواني، کيش و آئين ماست و راز ماندگاري اين ملت. اگر امروز از سينماي ملي مي‌گوييم، با اين انرژي و اين جانمايه است که روزي جان‌هاي زنده‌اي از پيشينيان در عرصه هنر و در عرصه سينما شعله‌هايي افروختند براي روشنايي . پهلواني و فتوت كه هم اسطوره ها و هم اسوه هاي تاريخي و تاريخ ساز ما گواه آن است و در تفكر ديني و طريقت شيعي ما در اولياي خدا و انسانهاي كامل متبلور است و در ساليان اخير نيز حلول و ظهور او را درسيماي رزمندگان و بسيجياني كه ما حصل اين انقلاب بودند، ديديم و في‌الواقع بسيجيان، تاريخ سازترين پهلوانان ايراني و اسلامي ما بوده اند و خواهند بود.

مقام معظم رهبري سال گذشته در توصيف وضعيت و شرايط فرهنگي حاكم بر دنيا ، عبارت «ناتو فرهنگي» را به كاربردند و از آن خبر دادند، امروز ميدان نبرد از عرصه جنگ زميني و جنگ بر روي خاك و تصرف خاك ، به تصرف سر انسانها جابجا شده و امروز بحث تصرف مغزهاست خاصه با اتكا به هنر - صنعتي چون سينما و چنانچه ايشان فرمودند ، غرب ، امروز، راه ديگري را در مقابله با جهان اسلام پيش گرفته است و اكنون برماست كه به روش و منشي ديگر آماده كارزار شويم. روزگاري بسيجيان در كارزار نظامي حضور داشتند و امسال كه دشمن، تهاجمي در قالب فرهنگي و ‌هنري دارد ، بسيجيان در كارزاري فرهنگي بايد با اين هجوم و شبيخون مقابله كنند . امروز ما تدين و تمدن تاريخ ساز و فرهنگ و هويت ديني و ايراني مان را داريم و حريف نيز همچنان مبتني بر آموزه ها و تجهيزاتي كه به آن ها مجهز شده و با ابزار فرهنگ و سينما در ميدان است و در اين راستا گاه پنهان و گاه آشكارا حملات فرهنگي - هنري را آغاز كرده است چنانچه اخيرا فيلم هاي صريح و وقيح ضد ايراني و ضد اسلامي و حتي ضد دين را روانه سراسر دنيا كرده و مي‌كند.

امروزه روز ، ايران اسلامي به شدت نيازمند و تشنه حضور موثر و قدرتمند بسيج و تفكر بسيجي در حوزه فرهنگ و هنر است. از ديروز تا امروز و تا فردا ماجرا همان ماجراست فقط شكل مواجهه متفاوت شده است.از ياد نمي‌توان برد كه بسيجيان تاريخ سازترين پهلوانان ايراني و اسلامي ما بوده اند و خواهند بود.

5-5- انسجام اسلامی در مقابله با هجوم فرهنگی و جنگ نرم

انسجام اسلامی بین امت اسلام، امری اجتناب ناپذیر است، از یک طرف ایران باید در تعاملات خود با جهان اسلام منسجم شود و از طرف دیگر وظیفه ی ماست که برای اتحاد  و انسجام دولت های اسلامی جهان تلاش کنیم.

بعد از حادثه ی 11 سپتامبر 2001 در آمریکا که نقطه ی عطفی در حمله ی استکبار به اسلام و مسلمانان دانسته می شود. جهان اسلام بیشتر از هر زمان دیگری به یکپارچگی، انسجام  و پرهیز از اختلافات داخلی نیاز داشته است. دشمنان اسلام با ایجاد تفرقه و اختلاف همواره توانسته اند جهان اسلام را مورد تهدید جدی قرار دهند. سردمداران کاخ سفید با بزرگ نمایی خطرگروهی تندرو، این طور وانمود می کنند که دشمن اصلی امنیت فراگیر، مسلمانان هستند.

استعمار نو تلاش دارد با ترویج فرقه گرایی و تعصب های ناشی از آن جهان اسلام را از پویایی، تحول و کارآمدی باز دارد و به درون خود مشغول کند که البته به یاری خداوند این توطئه ها ناکام مانده است.

برای مثال موضع گیری هوشمندانه و حکیمانه ی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی پس از حادثه ی سامرا و افشای انگیزه های اصلی آن اهانت، آتش جنگ احتمالی شیعه – سنی را فرو نشاند.

کشورهای اسلامی، هر کدام به نوعی دارای ذخایر ارزشمندی هستند که مورد طمع بیگانگان می باشند و راه غارت این ذخایر درگیر کردن آن ها با یکدیگر است. تأکید رهبر فرزانه انقلاب بر انسجام اسلامی و وحدت بین این کشورها، امری مهم است، تا آن جا که ایشان بر تدوین «منشور وحدت اسلامی» به همت علمای اسلام تأکید دارند.

وحدت امت اسلام که ریشه در قرآن کریم و سنت پیامبر گرامی اسلام (ص) دارد و به عنوان یکی از حیاتی ترین اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در اصول 11 و 12 قانون اساسی تجلی یافته است.

مقدمه

مكارم اخلاق ، در جامعه موجب روح امید و طراوت می شود و بسياری از مشکلات روحی و روانی موجود در جامعه را از بين می برد چرا که بسياری از بيماری های مغزی و قلبی در نتيجه گرفتاری های روحی و روانی و نداشتن اعصاب سالم به وجود می آيند، کمک به ديگران و برطرف شدن مشکلات، زمينه ساز آرامش، آسايش و رفاه است و افراد سالم و شاد هستند که جامعه شاداب را  می سازند. بهترين زندگی اجتماعی، و عالي ترين تمدن انسانی، آن تمدنی است که حقوق و حدود افراد جامعه بر مبنای حق و انصاف تعيين شده باشد و به علاوه مردمش به نسبت، دارای لياقت و شايستگی بيشتری باشند. در زندگی اجتماعی، همه مردم از فوايد تعاون و همکاری های عمومی برخوردارند و به شايستگی راه تکامل را می پيمايند، در تمدن عالی انسانی، تمام افراد جامعه دارای آزادی فردی هستند و می توانند آزادانه در راه اصلاح و رستگاری خود گام بردارند.

 

1-6-اعتقاد به توحيد

در قرآن كريم آمده است: « و هو رب العرش العظيم: و اوست پروردگار عرش بزرگ » (سوره توبه ، آیه 129)

اگر چه بسياري از علما، از عرش به علم و قدرت خداوند، تعبير فرموده اند ولي تصور نمي شود منافاتي با بيان جايگاه رفيع براي حضرت حق، در معناي « خداوند جاي » داشته باشند. با يقين به اين فرمايش حضرت علي (ع) كه مي فرمايند:

« كمال اخلاص در توحيد و خداشناسي آن است كه صفات زائده ي بر ذات براي او تصور نكند.» (نهج البلاغه فیض ، خطبه 1 ، فراز 5)

تويي تو كه جز تو جهاندار نيست      

خرد را بدين كار پيكار نيست

حضرت علي (ع) در اين اصل مهم فطري و اعتقادي كه عقل و خرد نيز در پذيرش آن ترديد و
ستيز ندارد، مي فرمايد: « ... و گواهي مي دهيم كه خدايي نيست جز خداي يكتا، نه شريكي دارد و نه همتايي و... » (خطبه 114 ، فراز3)

حضرت علي (ع) در اينكه تنها خداوند باقي مي ماند، مي فرمايد:

« ... اما خدا، خدايي است يگانه، همان گونه كه خود توصيف كرد، هيچ كس در مملكت او نزاعي ندارد، نابود شدني نيست و همواره بوده است. »(نامه ی 31 ، فراز 46 ، ص525)

 

2-6- عدالت

يكي ديگر از صفات خداوند، دادگري آن قادر متعال است، كه در قرآن و كلام اولياي حق به آن پرداخته اند. از جمله حضرت علي (ع) مي فرمايد:

« گواهي مي دهيم كه خدا عادل است و دادگر، و دادرسي جدا كننده ي حق و باطل.» (نهج البلاغه ، خطبه 214)

يكي از كارساز ترين اصول اعتقادي شيعه، باور داشتن عدل الهي و دادگري خداوند است. اصلي كه آدمي را از ستم باز مي دارد. چرا كه پيوسته خود را در محضر عدل الهي حاضر مي بينند كه ذره اي و مثقالي از اعمال خير و شر، بر او پوشيده و بدون حساب رسي نماند.

باور داشتن عدالت الهي و دادگري خداوند، دل را آرام مي بخشد كه هيچ ستمي بي پاسخ نخواهد ماند. و از مباني مهم روانشناسي فردي – اجتماعي در كاهش جنايات و جفاهاي آدمي است در ايجاد رابطه ي خود با ديگران، و رعايت حقوق فردي – اجتماعي.

در قرآن كريم و كلام بزرگان دين مكرر بر لزوم اعتقاد به عدل الهي و رعايت دادگري در حيات آدمي تأكيد شده است، از جمله قرآن كريم مي خوانيم:

« و بترسيد روزي را كه باز گردانيده شويد در آن به سوي خدا، پس به هر كس آنچه را كه فراهم كرده است، داده شود و ستم نشود. »(سوره بقره ، آیه 281)

و يا: « پس چگونه است هنگامي كه آنها را براي روزي گرد آوريم كه شكي در آن نيست و داده شود به هركس هر آنچه دست آورده است و ستم نشود. » (سوره آل عمران ، آیه 25)

بيش از 41 بار در قرآن كريم، به آياتي بر مي خوريم كه خداوند را از هر گونه بيدادگري پاك و مبرا مي داند، كه به خواست خداوند و به فراخور، به آن آيات اشاره خواهيم كرد.

بي شك خداوندي كه امر به دادگري مي فرمايد و راستگوست، خود نيز دادگرست در قرآن كريم مي خوانيم: « و اقسطوا ان الله يحب المقسطين: و دادگري كنيدكه خداوند دادگران رادوست دارد. » (سوره قصص، آيه5)

و از گهر بار كلام حضرت علي (ع) است در داد يزدان:

« خدا در وعده هاي خود راستگوست و برتر از آن است كه به بندگان ستم كند، ميان مخلوقات به عدل و داد رفتار كرد و در اجراي احكام، عادلانه فرمان داد ... » (خطبه 185، فراز2)

حضرت علي‌ (ع) فرمايند: « گواهي مي دهيم كه خدا عادل است و دادگر، و دادرسي جدا       كننده ي حق و باطل.» (خطبه 214، فراز1)

در قرآن كريم نيز همانطور كه قبلاً اشاره نموديم، بيش از 41 بار، خداوند را از ستم و بيداد پاك مي داند. از جمله اين آيه ي بسيار گويا و تكان دهنده كه: « ان الله لا يظلم مثقال ذره و ... همانا خدا ستم نكند به سنگيني ذره اي و ... » (سوره نساء، آيه 40)

خداوند در قرآن كريم، بارها انسان را به دادگري دعوت مي فرمايد، و به سوي عدالت هدايت  مي كند، از جمله: « ان الله يامركم ان تودو الامانات الي اهلها و اذا حكمتم بين الانسان ان تحكموا بالعدل ...: همانا خدا فرمانتان دهد كه بازگردانيد امانت ها را به اهل آنها و اگر داوري كنيد ميان مردم آنكه به داد و عدل داوري كنيد ... » (سوره نساء، آيه 58)

چه دليلي بر دادگري خداوند، و پاك دانستن ذات اقدس او از ستم و بيدادگري مي توان يافت، جز كلام حق او، كه خود را از ستم و بيداد، پاك و منزه مي داند:

« ... و ما انا بظلام للعبيد ...: و من ستم كننده و بيدادگر نسبت به بندگان نيستم ...» (سوره ق، آيه 29)

 

3-6- معاد

از ديگر اصول مهم اسلام، اعتقاد به معاد و جهان آخرت و كيفر و پاداش در سراي ديگرست، كه البته بازتاب بسيار عميق در افكار و رفتار، نوشتار و گفتار افراد آدمي در مقام و شرايط متفاوت دارد.

در كلام وحي، در وصف گناهكاراني كه از خداوند نمي ترسند و جايگاه آنان دوزخ است، آيات بسياري آمده است از جمله:

« و هرگاه به او گفته شود از خدا بترس، تكبر به گناه او را بگيرد، وي را دوزخ بس است و چه بد و زشت آرامگاهي. » (سوره بقره، آيه 206)

در قرآن كريم از اسماء و صفات روز قيامت، « يوم الحساب » يعني « روز شمارش » است كه چهار بار تكرار شده است. از جمله: « هذا ما توعدون ليوم الحساب: اين است آنچه نويد داده مي شويد براي روز شمار.‌ » (سوره  ص، آيه53)

در قرآن كريم مي خوانيم: « ... و ان الاخره هي دار القرار: و همانا خانه ي آخرت، سراي آرام و قرار است.» (سوره غافر، آيه 39)

و نيز فرمايند: « و الاخره خير وابقي: آخرت براي تو بهترين و ماندني تر است. »

حضرت علي (ع) نيز فرموده اند: « والاخره ابد: آخرت هميشه است. »(تبریزی ، 1373 ،ص 63)

خداوند متعال مي فرمايند: « خواسته و مال و فرزندان زيب زندگاني دنياست و بازمانده هاي شايسته ـ اعمال خير و نيك و ... ـ بهتر است نزد پروردگار تو به پاداش و بهتر است در آرزو. » (سوره كهف، آيه 46)

در قرآن كريم، بيش از ده بار به حساب رسي خداوند و سريع الحساب بودن او، اشاره شده است. و آن اينكه هر كس هر كاري انجام داده باشد، خداوند به حساب او رسيدگي خواهد كرد از جمله مي فرمايند:

« اليوم تجزي كل نفس بما كسب و ...: امروز هر كس بدآنچه فراهم كرده است. پاداش داده شود، امروز ستمي نيست. همانا خداوند است شتابنده در شمار و حساب » (سوره غافر، آيه 17)

بارها در قرآن آمده است كه شيطان و اهريمن و يارانش، دوزخي اند و بايد از وسوسه ي آنها به خداوند پناه برد: « و ام ينز عنك من الشيطان نزع فاستعذ بالله انه سميع عليم: و اگر انگيزشي از شيطان رانگيزدت، پس پناهنده به خدا شو، همانا او شنونده داناست. » (سوره اعراف، آيه 200)

در نهج البلاغه، حضرت علي (ع) درباره ي سرنوشت ستمكاران در قيامت، سخني را از پيامبر(ص) نقل مي فرمايند كه: « روز قيامت رهبر ستمگر را بياورند، كه نه ياوري دارد و نه كسي از او پوزش خواهي مي كند، پس او را در آتش جهنم افكنند و در آن چنان مي چرخند كه سنگ آسياب، تابه قعر دوزخ رسيد، به زنجير كشيده شود. » (نهج البلاغه ص 311، خطبه 164)

به طور قطع و يقين جايگاه ستمكار و ظالم، دوزخ است و اين همان اعتقاد عميق به معاد و حساب رسي قيامت است كه بارها خداوند به آن اشاره فرموده است. 

در قرآن كريم، براي ترغيب آدمي به گرايش به نيكي و اعمال خير، مي خوانيم: « و بازمانده هاي شايسته ( نيكي و خير و ... ) نزد پروردگار تو بهتر است در پاداش، و بهتر است در بازگشت. » (سوره مريم، آيه 76)

در قرآن كريم، آيه اي بسيار هشدار دهنده است كه در قيامت، هركس نتيجه ي اعمال خود را در اين دنيا، خواهد ديد.

« يوم تجد كل نفس ما عملت من خيراً محضراً و ... روزي ( قيامت) كه هر آنكس، آنچه را از خوبي آماده كرده است، بيابد و .... » (سوره آل عمران، آيه 30)

خداوند در كتاب خود، از حشر بندگان و مخلوقات براي حساب رسي، با دميده شدن « صور اسرافيل » مي فرمايند:

« و نفخ في الصور، ذالك يوم الوعيد:ودميده شد در صور، اين است روز بيم. » (سوره ق، آيه 20)

در قرآن كريم، 10 بار، « صور » به كار رفته است.

در قرآن كريم، مي خوانيم: « روزي ( قيامت ) كه مردم بنگرد آنچه را پيش فرستاده است. »(سوره نباء، آيه 40)

حضرت علي (ع) در حساب رسي قيامت، و پاداش اعمال اين دنيا، در آن سرا، مي فرمايند: « ... به ياد قبر باش كه گذرگاه تو، به سوي عالم آخرت است. كه همانگونه كه به ديگران پاداش دادي، به تو پاداش مي دهند، و آن گونه كه كاشتي، درو مي كني، آنچه امروز پيش مي فرستي، فردا بر آن وارد مي شوي ... » ( نهج البلاغه، خطبه 153، فراز 7)

4-6- پرهيزگاري

انسان خدا ترس، همواره نيكو گفتار و پسنديده كردار است، زيرا پيوسته متوجه و مراقب است افكار ـ اقوال و اعمال وي، مورد قبول خداوند قرار گرفته، خداي ناخواسته با خلاف و خطا و گناه خود، اسباب ناخوشنودي كردگار را فراهم نسازد.

چنين فردي معياري بس متين و استوار در قبال خود و اجتماع دارد، و آن پرهيز از هر چيزي غير خدايي است و پيوند با هر آنچه الهي است، مي باشد. كه بي ترديد، اينگونه خدا ترسي و پرهيز، او را از هر نوع خلاف اخلاق و ستم و خودبيني و ...، باز مي دارد، چه در جايگاه شهرياري باشد و در رتبه ي فرمانبري.

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « و كسي كه از خدا بترسد، ايمن باشد. »(نهج البلاغه، حكمت 208)

در قرآن كريم، آيات بسياري آمده است، كه بر ضرورت ترس از خداي و پرهيزگاري، تأكيد          مي فرمايد. در اين مجال اندك به قدر مقدر به برخي از آيات اشاره مي شود. از جمله خداوند خطاب به خردمندان مي فرمايد كه از من بترسيد.

« ... و آنچه خوبي كنيد، خدا مي داندش و توشه بر مي گيريد كه بهترين توشه ها تقواي خدا است و بترسيد از ما اي خردمندان. » (سوره بقره، آيه 197)

و ديگر آيات كه مي فرمايد: « اتقوا: از او بترسيد » و گوياتر از همه، كلام خداست كه – خود – امر به ترس از ذات اقدسش مي فرمايد و پرهيزگاري را از بندگانش مي خواهد: « فاتقون: پس از من بترسيد. » كه در قرآن كريم، 5 بار تكرار شده است.

خدا ترس بودن و نيازردن مردم، تنها راه رستگاري است.

حضرت علي (ع) در نامه ي خود به جناب مالك اشتر، بسياري از اصول حكومت و فرمانداري را بيان مي فرمايند، از جمله، ترس از خداوند به ويژه درباره ي زيردستان: « ... پس از خدا بترس، از خدا بترس درباره ي دسته ي زيردستان درمانده ي بيچاره و بي چيز و نيازمند و گرفتار، در سخت و رنجوري و ناتواني، ... »(نهج البلاغه، خطبه، فراز58)

در قرآن مجيد، آيات كريمه اي است كه در آنها، به اين نكته اشاره مي شود كه، شيطان انسان ها را گمراه مي كند. از جمله: آيات 16 سوره 7 و آيه 63 سوره 28 و ... .

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « كسي كه از خود حساب كشد، سود مي برد و آن كه از خود غفلت كند زيان مي بيند، و كسي كه از خدا بترسد، ايمن باشدو ... »(نهج البلاغه، حكمت 208)

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « بار خدايا، رحمت تو را مشتاق و فضل و نعمت تو را اميدواريم و عذاب و انتقام ترسناكيم. » (نهج البلاغه، خطبه 14، فراز 3)

5-6- ارزش خرد

حضرت علي (ع) در ارزش خرد و معاشرت صاحبان عقل، سخنان نوراني بسيار دارند، از جمله
مي فرمايند:

« ملاك الدين العقل: بنياد ( معيار ) دين عقل است »(تبریزی ، 1373، ص81)

يا مي فرمايند: « عماره القلوب في معاشرت ذوالعقول: آباداني دلها در معاشرت صاحبان خرد است. » (تبریزی ، 1373، ص76) 

               خرد رهنماي و خرد دلگشاي           

                                            خرد دست گيرد به هر دو سراي

 حضرت علي (ع) مي فرمايند: « العقول مواهب: عقلها بخشش هاي خداست. »(تبریزی ، 1373، ص62)

« لا شي احسن من عقل مع علم: هيچ چيز نيست نيكوتر از عقل كه با علم باشد. »(تبریزی ، 1373، ص83)

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « هو الذي « العاقل » يضع الشي مواضعه: خردمند كسي است كه هر چيز را به جاي خود گذارد  بگويد آنچه سزاوار است و به جا آورد آنچه شايسته است. »(نهج البلاغه فيض، 1191، حكمت 227)

خرد فرستاده و قاصد حق است. و درست به همين جهت رهنماست و دلگشا، كه موهبت حضرت سبحان است و بوي يار بي همتاي يكتا مي دهد، و به كارگيري آن، يعني تمسك به ريسمان و تكيه گاهي كه در رسيدن به سعادت دنيا و آخرت ما را ياري مي كند و مدد مي رساند حضرت علي (ع) چه زيبا مي فرمايند: « العقل رسول الحق: خرد فرستاده ي حق است. »(تبریزی ، 1373، ص62)

و انسان بي خرد تنهاست و دلتنگ، چون از شكوفه ي دلگشاي خرد بي بهره است. زيبا كلام حضرت علي(ع) است كه: « الحمق غربه: بي عقلي، تنهايي است. »( تبریزی ، 1373، ص61)

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « العقل شفاء و الحمق شفاء: خرد شفا دهنده است و ناداني بدبختي است.»( تبریزی ، 1373، ص62)

پس بي شك شادماني از بكارگيري خرد، حاصل مي شود و غم و تيره روزي، از ناديده گرفتن و عمل نكردن به رهنمودهاي آن، نصيب آدمي مي گردد. پس تنها فرد داناست كه از گفتار خردمند حكيم، بهره مي برد.

كسي كه از نعمت بزرگ خرد بهره نبرده است و آن گوهر را پيش درآمد كارهاي خود قرار        نمي دهد، آزرده دل و پريشان خاطر است و پشيمان خواهد شد. و البته انسانهاي هشيار او را ديوانه مي شمارند و اوام و خويشان بيگانه مي خوانند، زيرا وجود انسان بي خرد، مايه ي زيان و آسيب اخلاقي و روحي است، درست به همين دليل حضرت علي (ع) توصيه به پرهيز از هم نشيني با نادان، مي فرمايند، چون فضيلت و شرف و عزت آدمي، به گوهر عاقلي و خردمندي اوست. حضرت علي (ع) مي فرمايند: « العقل فضيله الانسان: عقل و خرد فضيلت انسان است »(تبریزی ، 1373، ص62)

به اين دليل انسان خردمند، به هر دو سراي عزيز و ارجمند است كه، راه راست را از عقل و خرد
مي طلبد و بي شك، مي يابد. حضرت علي (ع) مي فرمايند: « استر شد العقل: راه راست را از عقل و خرد طلب كن. »(تبریزی ، 1373، ص65)

و نيز فرمايند: « بس است تو را سود بردن از عقل و خرد كه راههاي گمراهيت را از راههاي رستگاريت آشكار مي سازد.  زيرا اين سود، همه ي سودها را در بردارد. »(نهج البلاغه فيض، 1284،حكمت)

و از آنجا كه انسان نادان و گسسته خرد، گرفتار جهل خود و خسران آن است حضرت علي (ع) توصيه به پرهيز از هم نشيني با جهل و فرمانبرداري نكردن از نادان مي فرمايند تا سالم بمانيم:          « اعص الجاهل تسليم: نافرماني كن ندان را تا سالم بماني. »(تبریزی ، 1373، ص65)

خرد مخالف هواست و هوا آفت جان، به همين دليل، نگهبان و حافظ جان است. حضرت علي (ع) مي فرمايند:  « الهوي ضد العقل »(تبریزی ، 1373، ص63)

و در حديث است كه: « اول ما خلق اله العقل: اولين چيزي را كه خداوند آفريد، عقل است.»

لحظه اي از فراگيري و آموختن نبايد غفلت ورزيد، زيرا دانش هرگز به انتها نمي رسد و هر لحظه، جوانه اي تازه دارد و شكوفه اي بديع، كه بايد در پي كسب آن از هيچ رنج و زحمت نهراسيد و ...

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « هر ظرفي تنگ مي گردد ( پر مي شود ) به آنچه درون آن مي گذارند، مگر ظرف علم و دانش ( سينه و دل ) كه چون علم در /ان راه يافته، فراخ مي گردد و گنجايش دارد براي پذيرفتن علم ديگر. »(نهج البلاغه فيض، 179، حكمت 6)

انسان خردمند، بدي نمي كند تا بدي نبيند. خداوند نيز فرمايد: « و الذين كسبوا السيئات جزاء سيئه مثلها: و آنان كه بدي كردند، كيفر هر بدي همانند آن است. »(سوره يونس، آيه 27)

از آنجا كه ياد خدا، روشني دل و راه آدمي است، بي شك انسان خردمند از ياد و راه خداوند، غافل نمي شوند و نمي پيچد. حضرت علي (ع) مي فرمايند: « همانا خداي سبحان، ياد خود را روشني بخش دل ها قرار داد و ... » (نهج البلاغه، خطبه 222، فراز2)

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « خردمند آن است كه هر چيزي را در جاي خود مي نهد. »(نهج البلاغه، 679، حكمت 235)

كه اين نكته، نقش آموزگاري خرد را، در راهنماي و هدايت انسان عاقل، به خوبي بيان مي كند.

سخن چون برابر شود با خرد                       روان سراينده رامش برد

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « گفتار حكيمانه اگر درست باشد، درمان است و اگر نادرست باشد، درد جان است. »(نهج البلاغه، حكمت 260)

آنچه آدمي را از چون و چرا در كار خداي دادگر، باز مي دارد، خرد است. حضرت علي (ع)              مي فرمايند: « سرمايه اي از عقل سودمند تر نيست. » (نهج البلاغه، حكمت 113)

انساني كه در جستجوي خرد است و به دنبال خردمندان، آرامش مي جويد و ايمني. و به سوي كيش اهريمني گرايش پيدا نمي كند، زيرا خرد مانع اين گناه بسيار خطرناك و نگران كننده است.

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « عقل تو را كفايت كند كه راه گمراهي را از رستگاري نشانت دهد. »(نهج البلاغه، حكمت 421)

انسان خردمند است كه با دريافت حقيقت توحيد، اعتراف به عجز خود از ستايش يزدان كرده، راهي براي روان و خرد، جز اعتراف به وجود و يكتايي خداوند، نمي داند.

پيروزي از هواي نفس، آفت خرد است و دام عقل، خردمندي كه هواي نفس را پايمال كند، داستانش به شير دليري مي ماند كه در مبارزه پيروز است.

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « اي بندگان خدا! به ناداني هاي خود تكيه نكنيد و تسليم هواي نفس خويش نباشيد كه چنين كسي بر لبه ي پرتگاه قرار دارد و بار سنگين هلاكت و فساد را بر دوش مي كشد.» (نهج البلاغه، خطبه 105، فراز8)

انسان دانا و خردمند، در هر كاري درنگ كرده، از شتاب مي پرهيزد، زيرا نتيجه ي آن پشيماني و حسرت است.

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « هركس شتاب كرد، لغزيد. »(تبریزی ، 1373 ،ص78)

دشمن دانا بهتر است و بي ترديد انسان خردمند، در هر كار مي انديشد و توان خود را در انجام امور، مي سنجد.

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « پسرم! از دوستي با احمق بپرهيز، چرا كه مي خواهد به تو نفعي رساند اما دچار زيانت مي كند. »(نهج البلاغه، حكمت 38، فراز1)

حضرت علي (ع) در اينكه خردمند، سرانجام كارها را مي نگرد، فرموده اند: « عالم با چشم دل، سرانجام كار را مي نگرد و پستي و بلندي آن را تشخيص مي دهد، ... »(نهج البلاغه، خطبه154، فراز1)

و انساني كه از روي خرد ورزي، بر خداوند تكيه كرده، به او پناه مي برد و جان و روان خود را با خداشناسي آگاهانه و خردمندانه مي پروراند، پيوسته زنده و جاويد است.

حضرت علي (ع) درباره ي برتري خرد، مي فرمايند: « سرمايه اي سودمندتر از عقل و خرد نيست. » (نهج البلاغه، حكمت 113، فراز1)

و يا فرموده اند: « بردباري پرده اي است پوشاننده و عقل شمشيري است بران، پس كمبودهاي اخلاق خود را با بردباري بپوشان و هواي نفس خود را با شمشير عقل و خرد، بكش.»  (نهج البلاغه، حكمت 424)

استاد مطهری می فرمایند : «عقل و علم جانشین پیامبر تبلیغی و دعوتی می گردد .» (مطهری ، 1370 ، ص39)

 

6-6- راستگويي و صداقت

يكي ديگر از مهمترين اصول اخلاقي، در روابط فردي و اجتماعي، پيوند با راستي و راستگويي و پرهيز از دروغ و كژي و كاستي است، زيرا اساس اعتماد افراد بر صداقت يكديگر است و اگر اعتماد به وجود آمد، آرامش روحي – رواني را نيز در پي دارد و در اين شرايط، انسان ها بهتر به وظايف خود آشنا شده، اهل عمل خواهند بود و به گفتار تنها قانع نمي شوند، زيرا اثبات صداقت و راستي، در توأم بودن كردار و گفتار است.

خداوند متعال، خود را در قرآن كريم، راستگوترين معرفي مي فرمايد:

« ... و من اصدق من الله حديثاً: و كيست راستگوتر از خداوند در سخن. »(سوره نساء، آيه 87)

حضرت علي (ع) در راستگويي مي فرمايند: « چهار چيز است كه به هر كس داده شده، پس به تحقيق داده شده خير دنيا و آخرت را: صدق حديث و ... راستي گفتار و ... » مي بينيم كه اولين عامل خير، راستگويي است و نيز فرمايند: « الصدق ينجي: راستي نجات مي دهد. »(تبریزی ، 1373، ص)

در اصول كافي، بابي به راستگويي و اداء امانت، اختصاص دارد. امام صادق (ع) فرموده اند: « به طول دادن ركوع و سجود مرد ننگريد، زيرا به آن عادت كرده، و اگر ترك كند، وحشتش گيرد، ولي به راست گفتار و اداء امنتش بنگريد. »(اصول كافي، ج3، ص 165 )

   حضرت علي (ع) مي فرمايند: « خردمندترين، راست ترين شماست. »(تبریزی، 1373،           ص 69)  

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « اجل شي الصدق: بزرگترين چيز، راستي است. »(تبریزی ، 1373 ، ص 69) 

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « ملازم باش راستي و امين بودن را، كه اين هر دو طبيعت اخيار و نيكان است. » (تبریزی ، 1373، ص 65)

اساس رشد روح و روان آدمي، والاترين سرمايه ي خردمند، دانش و راستي است.

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « الصدق خير مبني: صدق و راستي، بهترين بناهاست. » (تبریزی ،1376 ، 63)

سخن انسان پرگوي دروغگو و رياكار نزد انسان خردمند، بي ارزش است و بي اثر.

همچنين دروغ، مايه ي بي فروغي عبادت و پرستش است. و انسان دروغگو از بي اثر بودن عبادت خود آگاه است.

در قرآن كريم، بارها آمده است كه در زمين سير كرده، با ديده ي عبرت بنگريد كه عاقبت تكذيب كنندگان و دروغگويان، چه شده است؟ « فسيروا في الارض فانظروا كيف كان عاقبت المكذبين »(سوره آل عمران، آيه 137)

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « ... از دروغ بركنار باشيد كه با ايمان فاصله دارد. راستگو در راه نجات و بزرگواري است، اما درغگو بر لب پرتگاه هلاكت و خواري است ... »(نهج البلاغه، خطبه 86، فراز12-11)

 

7-6- پرهيز از خشم و تندي

حضرت علي (ع) مي فرمايند:«به درستي كه در عبادت ،نرمي گفتار است. »(تبریزی،1373،70)

در قرآن كريم، از زبان لقمان حكيم، در پرهيز از آوازها و صوت ها، آواز خرآن است. »(سوره لقمان، آيه 19.413)

همچنين حضرت علي (ع) مي فرمايند: « راه برده شود بر بزرگي مرد با كمي گفتار و راه برده شود بر عقل مرد با خوبي گفتار او ».(تبریزی، 1373، 85)

حضرت علي (ع) اين چنين توصيه به پرهيز از خشم مي فرمايند كه: « دور شو از خشم و غضب كه اول آن ديوانگي و آخرش پشيماني است.‌ » (تبریزی ، 1373،68)

همچنين مي فرمايند: « تند خويي بي مورد، نوعي ديوانگي است، زيرا كه تند خو پشيمان       مي شود و اگر پشيمان نشد، پس ديوانگي او پايدار است. »(نهج البلاغه، حكمت 255)

انسان خردمند اهل هنر و مردانگي، بر خشم و غضب خود چيره مي گردد، و جز در مواقعي كه مصلحت او ايجاب مي كند و عقل بر آن حكم مي نمايد، تندي نخواهد كرد. ولي انسان بي خرد، كه در غير ضرورت خشمگين مي شود، حتي اگر صاحب هنر باشد، بهره اي نخواهد برد و كارآيي نخواهد داشت همچون تيغ زنگار گرفته كه برندگي خود را از دست داده است.

انسان دانا، چون در كار تندي و شتاب نمي كند و دچار خشم نمي گردد، نادم نخواهد شد، زيرا لغزشي در كارش نيست.

اما انسان نادان به دليل تندي، نادم و اندوهگين خواهد بود.

حضرت علي (ع) فرموده اند: « ... و از خشم و تندي بپرهيز كه لشكر بزرگ شيطان است. »(نهج البلاغه، نامه 69، فراز 15)

و نيز مي فرمايند: « هر كه تندي و شتاب كرد، لغزيد. »(تبریزی ، 1373، ص 78)

براي انسانها، به ويژه شهرياران، خشم مايه ي گرفتاري و بند و زندان است و پاك رايي و آهستگي، عامل حفظ تاج و ماندگاري.

حضرت علي (ع) در توصيه به آهستگي و مدارا كردن با مردم و رعيت، در نامه به جناب مالك اشتر، مي فرمايند: « در آنجا كه مدارا كردن بهتر است، مدارا كن و ... پرو بالت را برابر رعيت بگستران، با مردم گشاده روي و فروتن باش و ... »(نهج البلاغه، نامه 46، فراز3)

حضرت علي (ع) در اينكه حاكم بايد از خشم و غضب بپرهيزد، فرموه اند: « ... خشم را فرونشان، و به هنگام قدرت ببخش، و به هنگام خشم، فروتن باش، و در حكومت مدارا كن تا آينده خوبي داشته باشي ...» (نهج البلاغه، نامه 69، فراز6)

 

8-6- قناعت

يكي از رذايل اخلاقي كه آدمي را، از حقايق انساني و الهي كاملاً جدا مي سازد، و اسباب كينه توزي و نزاع و آشفتگي هاي روحي را فراهم مي كند، و مايه ي بيداد و ستم و ناديده گرفتن حقوق ديگران مي شود، « آزمندي و طمعكاري » است.

به ويژه اگر شهريار گرفتار آفت اين صفت باشد، زيردستان را ناديده گرفته، از آسايش ايشان به خاطر مال اندوزي خود غافل مي شود، و نابرابري هاي اجتماعي را دامن زده، گسترش مي دهد، كه بي ترديد با اين روش مقدمات خواري و نابودي خود را نيز فراهم مي سازد.

حضرت پيامبر (ص) در نكوهش حرص و انسان آزمند، مي فرمايند: « هركه حرص به دنيا دارد و زياد تلاش از براي تحصيل او مي كند، البته از او محروم است و با وجود محرومي از او مذموم است نزد خالق و مخلوق در هر كاري كه مي كند و ... »(گیلانی ،1366،ص 187)

حرص، همچون اژدهايي است كه جان و روان آدمي را، به خطر مي اندازد و ديوي است كه اگر، انباز كسي شد، او را خوار و گرفتار مي كند.

حضرت علي (ع) فرموه اند: « كوچك گردانيد خود را، كسي كه طمع و آز را روش خويش قرار داد. »(نهج البلاغه، فيض، حكمت2)

   حضرت علي (ع) مي فرمايند: « آز و طمع بندگي هميشگي است آزمند هميشه گرفتار و بنده است، و تا از طوع چشم نپوشد، آزاد نگشته، رهايي نيابد.»(نهج البلاغه، فيض، حكمت171)

بي ترديد نيازمندي مايه ي احساس اندوه و افسردگي خاطر خواهد شد، و حضرت علي (ع) آزمند را، نياز مندي دائمي مي دانند:  « انسان آزمند، هميشه نيازمند است. »

وي مي فرمايند: « از براي حريص، بي نيازي نيست. »(تبریزی ، 1373 ،ص76)

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « حرص زياد؛ خواننده ي بدي است. »(تبریزی ،1373، ص62)

يا مي فرمايند: « الطمع مذل: طمع ذليل كننده است. »(تبریزی ،1373، ص83)

و در آفت كينه فرموده اند: « براي كينه ور، دوستي نيست. »(تبریزی ،1373، ص83)

حضرت علي (ع) بسيار روشن و دقيق، از آفات آز و طمع، سخن مي گويند. آن امام همام      مي فرمايند: «آز و طمع، به هلاكت مي كشاند و نجات نمي دهد، و به آنچه ضمانت كند وفادار نيست. و بسا نوشنده آبي كه پيش از سيراب شدن، گلوگيرش شده و ... »(نهج البلاغه، حكمت275)

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « طمع ورزي، بردگي هميشگي است. »(نهج البلاغه، حكمت180)

قبلاً به روايتي ديگر از حضرت علي (ع) مي پردازيم كه مي فرمايند: « طمعكار هميشه خوار و زبون است.»(نهج البلاغه، حكمت236)

و در زيان كينه توزي، فرموده اند: « ... با يكديگر دشمني و كينه توزي، نداشته باشيد كه نابود كننده ي هر چيزي است ... »(نهج البلاغه، خطبه86، فراز 12)

حضرت علي (ع) مي فرمايند:« آن كه جان خود را با آز و طمع بپوشاند،خودرا پست كرده و ... »  (نهج البلاغه، حكمت2)

 

9-6- پرهيز از غرور و هواپرستي

از جامع ترين درسهاي اخلاقي، پرهيز از خودبيني و هوا پرستي و غرور است، كه نه تنها در كلام بزرگان اخلاق به آن اشاره شده است، بلكه يكي از اصول بسيار مهم و مورد تأكيد، در عرفان اسلامي است، زيرا انسان خود بين نسبت به يزدان سركش مي شود و ديگر، در روابط اجتماعي و انجام وظايف، نمي تواند خدا بين و حق جو باشد، در نتيجه ظالم مي شود و بيدادگر، آزمند      مي گردد و جاه طلب و بي ترديد آلوده به مفاسد ديگر اخلاقي كه علاج آن، بسيار مشكل خواهد بود.در اصول كافي، از امام صادق (ع) در باب خود برتر بيني، مي خوانيم: « من دخله العجب هلك: هر كه را خود بيني فراگيرد، هلاك شود. »

اگر هوا و آرزو، جاي خرد را بگيرد، انديشه و آيين و خوي آدمي را به سوي بدي ها متمايل و دگرگون خواهد كرد.

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « آگاه باش كه بيشتر ترس من بر شما متابعت كردن هوا و درازي آرزوهاست. »(تبریزی ، 1373،ص 85)

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « سزاوار است كه معالجه كند مرد از دردهاي دنيا، چنانكه معالجه كند صاحب بيماري.و پرهيز كنداز شهوات دنيا، چنانكه پرهيز مي كند بيمار. »(تبریزی ، 1373،ص 85)

حضرت علي (ع) اين چنين به پرهيز از خودبيني، تحريض مي فرمايند: « فخر فروشي را كنار بگذار، تكبر و خود بزرگ بيني را رها كن، به ياد مرگ باش. »(نهج البلاغه، حكمت398)

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « ... و اگر با مقام و قدرتي كه داري، دچار تكبر يا خود بزرگ بيني شدي، به بزرگي حكومت پروردگار كه برتر از تو است بنگر ... »(نهج البلاغه، نامه 53، فراز 14-13)

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « اي بندگان خدا! به ناداني هاي خود، تكيه نكنيد، و تسليم هواي نفس خويش نباشيد كه چنين كسي بر لبه ي پرتگاه ، قرار دارد و بار سنگين هلاكت و فساد را به دوش مي كشد.»(نهج البلاغه، خطبه 105، فراز8)

حضرت علي (ع) بسيار نغز و عميق، مي فرمايند: « ... خدا را، خدا را، از تكبر و خود پسندي و از تفاخرهاي جاهلي بر حذر باشيد، كه جايگاه بغض و كينه، و رشد وسوسه هاي شيطاني است كه ملتهاي گذشته و امتهاي پيشين را فريب داده است، تا آنجا كه در تاريكيهاي جهالت فرو رفتند، و در پرتگاه هلاكت سقوط كردند و به آساني به همان جايي كه شيطان مي خواست كشانده شدند. كبر و خودپسندي چيزي است كه قلب هاي متكبران را همانند كرده، تا قرن ها به تضاد و خون ريزي گذراندند و سينه ها از كينه ها تنگي گرفت. »(نهج البلاغه، نامه 192، فراز 29-27)

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « ميان شما و پندپذيري، پرده اي از غرور و خودخواهي وجود دارد. »(نهج البلاغه، حكمت282)

در اينكه دل آدمي به چهار چيز آرام گيرد، گويد: شرم خدا، مراقبت از سلامت ظاهر و باطن تن خويش، و ديگري پاك داشتن دامن خود از آلودگي به گناه و شهوت.

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « پاداش مجاهد شهيد در راه خدا، بزرگ تر از پاداش عفيف پاكدامني نيست كه قدرت بر گناه دارد و آلوده نمي گردد. همانا عفيف پاكدامن، فرشته اي از فرشته هاست. »(نهج البلاغه، حكمت474)

حضرت علي (ع) فرمودند: « ... تسليم هواي نفس خويش نباشيد كه چنين كسي بر لبه ي پرتگاه قرار دارد ... » (نهج البلاغه، خطبه 105، فراز 8)

حضرت علي (ع) مي فرمايند: «... تكبروخود بزرگ بيني را رها كن. »(نهج البلاغه، حكمت398)

تكبر صفتي است كه مانع دوام فداكاري ها و به ثمر نشستن ايثار گري ها مي شود و اصولاً انسان متكبر نمي تواند ايثارگر و از خود گذشته باشد.

     

10-6-  اخلاص

« اخلاص آن است كه كاري صد درصد براي خدا باشد. تا آن جا كه حتي اگر يك درصد و يا كمتر از آن هم براي غير خدا باشد ، عبادت باطل و يا مورد اشكال است » [11]

یکی از صفات نیکوی انسانی که باید برای مقابله با هوای نفس تقویت شود اخلاص است. طبرسی می گوید: «اصل خلوص آن است که شی از هر آلودگی صاف باشد.»

عالم ربانی، ملا مهدی نراقی می گوید: «اخلاص عبارت است از پاک و خالص ساختن قصد و نیت از غیر خدا، اگر کسی طاعتی به جا آورد و قصد قربت داشته باشد و لیکن با آن غرضی دنیوی بیامیزد، عملش مشوب و غیر خالص است.» (نراقی ، 1369 ، ص344)

«ارزش فداکاری و ایثار و ایمان و خلوص و پشتوانه آن، غلبه بر شیطان باطنی است و هر آن چه در پایه های این اخلاص رخوتی ایجاد کند و صفای روح و دل انسان را باید بینی ها و کج اندیشی ها بیالاید و اخلاص را با انگیزه های خودخواهانه بشری مشوب سازد، برای ادامه راه، خطری بزرگ محسوب می گردد.» (مدیریت فرهنگی پاسداران ، 1383 ، ص172)

 

11-6- ایثار

ایثارگر کسی است که نیت خود را خالص و اجر خویش را در خشنودی و خواست ذات اقدس الهی جست و جو کند.

«یاد خدا و شب زنده داری، علاج غفلت و مشغله های دنیایی است که گریبان انسان ها را         می گیرد و تمام روز و شب و هم و غم او را به خود مشغول می کند ... یاد خدا، راه ماندگاری بر بلندای قله ایثار است. تبلور این حالت و ادامه و حفظ آن آرزو و نیاز، از جمله راهکارهای تقویت روحیه ی ایثار و از خودگذشتگی است.» (همان ، صص178ـ177)

 

12-6- تقوا

تقوا، ذخیره ی پایان ناپذیری است که در سختی های دنیا و فراز و نشیب آن، انسان را حفظ و به مقصد که رضایت الهی است، می رساند. با توجه به اهمیت تقوا و نقش آن، سزاوار است که به این دژ مستحکم پناهنده و جان خود را در برابر شیاطین، غیرقابل نفوذ ساخت. زیرا تقواست که ایثارگری و از خودگذشتگی و فداکاری را ممکن می سازد. کسی که در گناه غوطه ور و آلوده به دنیاست، چگونه می تواند از جان و مال خود بگذرد؟

« تقوی یک نیروی کنترل درونی است که انسان را در برابر طغیان شهوات حفظ می کند و در واقع ترمز نیرومندی دارد، که ماشین وجود انسان را در پرتگاه ها حفظ و از تندروی های خطرناک باز می دارد.» (مکارم شیرازی ، 1370 ، ج1 ، ص79)

 

13-6- ولایت پذیری

خون و جریان سالم ولایت فقیه، مایه ی حیات انسان است. اعتقاد به ولایت فقیه، می بایستی در رفتار و عملکرد بروز و ظهور داشته باشد، تا به صداقت و درستی ادعا اذعان نمود. چنان چه یک پیام و یک سخن امام راحل چنان شور و حال و انگیزه ای ایجاد می کرد که هزاران، انسان عاشق، آماده ی جانفشانی و گذشتن از خود می گردید.

نظارت مستمر ولایت فقیه از نفوذ دشمنان جلوگیری به عمل می آورد و تبعیت از اسلام، مسلمانان را در خدمت دین قرار داده و از انحرافات آن جلوگیری می نماید.

«ولایت است که مردم را با اسلام و معارف غنی و اخلاق کریمانه، عشق و ایمان آشنا نموده و اسباب کمال و عرفان و شهادت طلبی را بر ایشان فراهم می آورد، آموزه های اسلام از طریق ولایت به مردم رسیده است.» (ایثار و ازخودگذشتگی و راهبردهای تقویت آن ، ص210)

استاد مطهری با تأکید بر این حقیقت که « مرجعیت حل اختلافات دینی در تفسیر و تبیین و قرائت ، صرفاً به عهده ی امام معصوم است .» (مطهری ، 1370 ، ص58) و ضمن بیان این مطلب که «علما در حفاظت از مواریث انبیا و نیز عرضه ی مکتب متناسب با مقتضیات زمانی و زمینی (اجتهاد) وارث انبیا هستند .» (مطهری ، 1370 ، ص107)

عامه ی جامعه ، تنها «ولایت نظارت» (ر.ک : مطهری ، 1377 ، ص86) دانسته و با اشاره به این که «اوج مسئله ی امامت ، ولایت معنوی و رهبری عرفانی است و این وجه مشترک بین مذهب شیعه و مسلک عرفان و تصوف است .» (ر . ک : مطهری ، 1364 ، ص55و 56 و نیز ص 201 و 203) می نویسد : «بنی الاسلام علی خمس ، علی ... والولایه ...» (ر.ک : مطهری ،‌ بی تا ، ص104)

«پس مهدویت ، غایت بلوغ عقلی و معنوی انسان است ، همان گونه که خاتمیت ، بدایت بلوغ عقلی و معنوی مردم است .» (ر . ک : مطهری ، 1367 ، ص298)

حضرت پيامبر (ص) فرمودند: « مثل اهل بيتي كسفينته نوح من ركبها نجي و ... مثل اهل بيت من، همچون كشتي نوح است، هركسي سوار بر آن شد، نجات يافته و هركس روي برگرداند، هلاك و غرق گرديد. »

از روايات است كه: « از عمران پسر حصين – كه خدا از او خشنود باد آمده كه گفت : پيامبر خدا – كه خدا بر او و خاندانش درود فرستد – فرمود: علي (ع) از من است و من از او، و او پس از من ولي هر مرد و زن مؤمني است.‌ »(رساله سبعين، ص83)

« از ابي سعيد خدري ـ كه خدا از او خشنود باد‌ ـ آمده كه گفت: پيامبر خدا ـ كه خدا بر او و خاندانش درود فرستد ـ فرمود: مرا از باب علي (ع)، پنج صفت بخشيده اند كه آنها از دنيا و آن چه در آن است نزد من خوش تر است. نخست اينكه او به منزلت نامه ي اعمال است، گويي من در برابر خداي عزيز و جليل ايستاده ام تا حساب به پايان برسد. دوم اينكه لواء حمد به دست اوست. سوم اينكه در كنار حوض من در قيامت ايستاده و امتم از دست او سيراب مي شوند و ... »(رساله سبعين، ص83)

حضرت علي (ع) مي فرمايند: « ما بيم امينان خدا بر بندگان او و برپادارنده حق در شهرهاي او، به سبب ما نجات يابند دوستان ما هلاك شوند دشمنان ما »(تبریزی ، 1373، 82)

از پيامبر خدا (ص) حديثي است كه دلالت برناپاكي دشمنان حضرت علي (ع) دارد:

« پيامبر خدا ـ كه خداش درود فرستد ـ فرمود: خداوند پاكي را از بني اسرائيل برداشت به سبب نظر بدي كه به انبيا خويش داشتند. و پاكي [ باران ] را، از اين امت بر گرفت به سبب دشمني كه نسبت به علي ابي طالب(ع) ورزيدند. »(رساله سبعين، 126)

امید است که بتوانیم رهبروان راستینی برای امام و انقلاب باشیم

 

14-6- پرهیز از دنیاگرایی و تجملات

یکی از ترفندهای شیاطین در ایجاد و گرایش و علاقه به دنیا و زندگی و سپس غرق شدن در آن، پدید آوردن احساس عقب ماندگی مادی در انسان های مؤمن و مجاهد است.

دل سپردن و مجذوب جلوه های مادی شدن، و ارزشهای بدلی و دروغین را به جای اصالت ها شناختن، سقوط انسان را به دنبال دارد. که با رهاشدن از دلبستگی های مادی و استقرار مداوم در قله فداکاری از سقوط انسان جلوگیری کرده. و سیر دائمی انسان را به کمال تعالی ممکن خواهد ساخت.

پس خدا بر ما شريعت ختم کرد                 بر رسول ما رسالت ختم کرد

رونق از ما محفل ايام را                            او رسل را ختم و ما اقوام را

خدمت ساقي گري بر ما گذاشت                 داد ما را آخرين جامي که داشت

قوم را سرمايه ي قوت از او                       حفظ سر وحدت ملت از او

حق تعالي نقش هر دعوي شکست              تا ابد اسلام را شيرازه بست

(کلیات اقبال لاهوری به کوشش قادر فاضلی انتتشارات فضیلت علم، ص93 )

مومنان بايد با هم متحد باشند تا بتوانند در مقابل توطئه هاي دشمنان ايستادگي کنند و نقشه هاي آنان را نقش بر آب نمايند .

اميد است که ملت بيدار ما هشيارتر از هميشه بتوانند با اين مسئله مهم برخورد کنند و مثل هميشه با ايستادگي در مقابل توطئه هاي دشمن با ياري خداوند متعال کشور عزيزمان را مصون نگه دارند .

اگر ملت ما خود را به تقوا، ايثار، ولايت پذيري، پرهيز از دنياگرايي، تجملات و ... عادت دهد كشور ما چنان ساختار فرهنگي محكمي پيدا خواهد كرد كه هيچ ابرقدرتي در هيچ زماني نمي تواند كوچك ترين ضربه اي به آن وارد كند.

نتيجه گيري :

پيامبران الهي در دريافت و ابلاغ وحي معصوم بودند و دين الهي را به درستي به مردم مي رساندند و مردم را به راه راست هدايت مي كردند و اگر پيامبران الهي در دريافت و ابلاغ وحي معصوم نبودند و دين الهي را به درستي به مردم نمي رساندند مردم به انحراف كشیده مي شدند افراد يك جامعه زماني مي توانند مسوليت خود را به خوبي انجام دهند که حس مسئولیت پذیری و تعهد داشته باشند و تحت تاثير هوا و هوس نفساني قرار نگيرند و مرتكب گناه و خطا و اشتباه  نشوند. 

( واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا واذکروا نعمه الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمه اخوانا و کنتم علی شفا حفره من النار فانقذکم منها)

همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود، به یاد آوریدکه شما با هم دشمن بودید و او میان دل های شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او برادر شدید و شما بر لب حفره ای از آتش بودید و خدا شما را از آن نجات داد.

اتحاد ویکسویی، لازمه حیات است و عقل و شرع بر این ملازمه، اتفاق دارند، تفرقه راهی به سوی نابودی است و انسان تک رو، تیشه به ریشه خویش می زند و چنین کاری از دیدگاه خدا و فرد محکوم است و مومنان و خردمندان ، موظف به ایجاد حفظ وحدت و پرهیز از تفرقه اند.

در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام وحدت، معنای خاص خود را دارد و آن ، یکدلی و هماهنگی برگرد حق و تمرکز همه نیروها برای تحکیم و بر پایی حق ونابودی باطل است ، آنان که سخن یاوه می گویند و از حق روی گردانند، گر چه اکثریت جامعه را هم تشکیل دهند، تفرقه افکن و ضد حکومت آفرین و مخالف تشتت و تفرقه اند گرچه تعدادشان از انگشتان دست هم تجاوز نکند، امیر مومنان صلوات الله علیه          می فرماید:

(الجماعه اهل الحق و ان کانوا قلیلا و الفرقه اهل الباطل و ان کانوا کثیرا)

جماعت و مرکزیت اهل حق هستند گر چه اندک باشند و تفرقه افکنان اهل یاوه اند گر چه فراوان باشند.

و منظور رسول اکرم (ص) که فرمود:

( ان الجماعه رحمه و الفرقه عذاب)

این است که اهل حق ، جماعت اصلی است و باطل گرایان ، وحدت شکن اند. همان هایی که قرآن مجید، رسول اکرم(ص) را از آنان جدا کرده و فرموده است :

( ان الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعا لست منهم فی شیء)

کسانی که آیین خویش را پراکنده ساختند و گروه گروه شدند، تو هیچ رابطه ای با آنان نداری.

و ضمن مشرک خواندن تفرقه افکنانی که روی هوا  و هوس و دنیاپرستی، انشعاب دینی ایجاد می کنند، به مسلمانان هشدار می دهد که به هوش باشند و در چنین گردابی، غرق نگردند:

( ولاتکونوا من المشرکین * من الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعا)

از مشرکان نباشید ، از کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و دسته دسته شدند.

در عصر حاضر که نظام سرمایه دارای به سر پرستی آمریکا، یکه تاز عرصه ی جهانی شده است، به شکل های مختلف می کوشد تا نظرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود را بر تمام کشورهای جهان تحمل کند و فرهنگ واحدی متناسب با منافع دراز مدت خود بر جهان حاکم سازد.

پیروزی انقلاب اسلامی در ایران سبب شده است که سلطه گران، بیشتر از آن جهت ترسناک باشند که قدرت جدیدی مقابل منافع نامشروع آنان، به نام جهان اسلام باشد؛ قدرتی  که از نظر فرهنگی با داشتن ارزش های قوی نظیر خدا پرستی، ظلم ستیزی، نوع دوستی، عدل و ... می تواند در برابر فرهنگ غربی قد علم کند. «بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودات هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است: اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد. » [12]

اگر در جامعه ای فضایل اخلاقی بر دل و جان مردم حاکم باشد، مردم نسبت به یکدیگر مهربان باشند، گذشت و عفو داشته باشند به مال دنیا حرص نورزند، اخلاص و تقوا داشته باشند، به یکدیگر حسد نورزند، در مقابل راه پیشرفت یکدیگر مانع تراشی نکنند در چنین جامعه ای مردم احساس آرامش و آسایش       می کنند.

« انقلاب اسلامی موفق شد تا اندازه زیادی این تحول را در حوزه فرهنگ ایجاد کند که دین مقدس اسلام برای اداره دنیای مردم آمده است تا باطرح و نقشه ای که ارائه می کند، بشریت را به سعادت برساند. این دین توان برآوردن همه نیازهای مادی و معنوی  بشر را خواهد داشت». [13]

پيشنهادها :

 

مباني مقابله با «ناتوي فرهنگي» بايد در حوزه و دانشگاه ترسيم شود . تهديدي كه با آن روبه‌رو هستيم، نه نظامي است و نه اقتصادي،  مسيري كه دشمن پيش گرفته، از جنس فرهنگي است و قصد از بين بردن هويت ما را دارد. ابزارهايش هم مي‌تواند، ماهواره‌ و برخي از سايت‌ها اينترنتي، برخي از جريان‌هاي داخلي كه مدتي حتي در بدنه روزنامه‌نگاران ما رسوخ كرده بودند و هفته‌هاي فرهنگي و هنري ما باشد.

 

براي مقابله با اين موضوع بايد ابتدا اين هجوم باور شود، چون سال‌ها طول كشيد كه دولت‌مردان ما باور كنند چيزي به نام «تهاجم فرهنگي و جنگ نرم »كه از سوي مقام معظم رهبري عنوان شد، وجود دارد. اين باور بسيار مهم است و هم‌اكنون اين فهم در بدنه فرهنگي و دانشگاهي ما وجود ندارد.

بايد قدم به قدم مقابله كرد. بايد اتاق فكري ايجاد كرد و براي اين مقابله، مباني نظري ترسيم كرد. اين كار ابتدا بايد در دانشگاه و حوزه انجام شود و آنها مباني نظري را تعريف كنند. بعد هم اين مباني به سياست‌گذاري، پروژه و اجرا ختم مي‌شود.

ما در خيلي از مؤلفه‌هاي انقلاب اسلامي هنوز هم نظريه‌پردازي نكرده‌ايم، فرهنگ ايراني و اسلامي نياز به نظريه پردازي دارد. اين كار را هم شوراي عالي انقلاب فرهنگي نمي‌تواند انجام دهد، چون وزار نظريه پرداز نيستند. در قدم اول بايد از تئوريسين‌هاي فرهنگي براي اين كار كمك خواست تا وزراء آن را اجرا كنند.

براي مقابله با اين تهاجم نبايد اسلحه دست گرفت و سركوب كرد، يادآور شد: فيلم‌هاي وارداتي براي ما تهديد است، كتاب‌هاي ترجمه براي ما تهديد است. بازي‌هاي رايانه ‌اي براي ما خطر دارد. دروسي را كه در دانشگاه‌ها تدريس مي‌شود، تهديد است. فعاليت‌هاي هنري كه در اين چند ساله شكل گرفته براي ما تهديد است، در نتيجه بايد مباني نظري براي اين تهاجم فرهنگي انديشيده شود.

بايد تلاش كرد رفته رفته سطح آزادي برخوردها را كاهش دهيم و تحمل در جهان اسلام را افزايش دهيم. بايد تلاش كرد زمينه‌هاي وحدت ملل اسلامي را پديد آورد تا بتواند تجميع ظرفيت‌هاي فرهنگي جهان اسلام در مقابله با استكبار باشد .

براي مقابله با تهديدهاي دشمنان در خصوص تشكيل ناتوي فرهنگي، مي‌بايست عرصه را در اختيار افراد دلسوز و متعهد بگذاريم. اگر بخواهيم نگاه خوشبينانه داشته باشيم، ضريب اين حساسيت بسيار كم است و درباره شبيخون فرهنگي اين ضريب حساسيت به اندازه‌اي پايين است كه فعاليت‌هاي فرهنگي ما بسيار كند است.

بسيجيان در كارزاري فرهنگي بايد با اين هجوم و شبيخون مقابله كنند . امروز ما تدين و تمدن تاريخ ساز و فرهنگ و هويت ديني و ايراني مان را داريم و حريف نيز همچنان مبتني بر آموزه ها و تجهيزاتي كه به آن ها مجهز شده و با ابزار فرهنگ و سينما در ميدان است و در اين راستا گاه پنهان و گاه آشكارا حملات فرهنگي - هنري را آغاز كرده است چنانچه اخيرا فيلم هاي صريح و وقيح ضد ايراني و ضد اسلامي و حتي ضد دين را روانه سراسر دنيا كرده و مي‌كند.

همانطور كه رهبر معظم انقلاب مي فرمايند :

« به خدا توکل کنید .ازخدای متعال توفیق بخواهید .رابطه تان را روزبه روز با معنویت و خدای متعال تقویت کنید مبادا اشتغالات کاری شما را از ذکر و توجه و پرداختن به معنویت باز بدارد . »

« به هر حال مسئله ارتقای فکر دینی در دانشگاه ها را بسیار باید جدی گرفت و مراقب باشید خلاء فکری برای دانشجوی ما وروشن فکر دانشگاهی ما بوجود نیاید .» ( رهبر معظم انقلاب 9/7/86 )

با استناد به فرمایشها ی رهبر معظم انقلاب ما با تکیه بر ایمان ، حجاب ، مقدسات ديني واستعداد خداوندی وتلاش روز افزون می توانیم مراحل رشد وتعالی را طی کنیم وبه یاری خداوند همه ی موانع را از سر را ه خود برداریم. یکی از نیازهای نسل کنونی و به ویژه جوانان ما،  این است که درک و دریافتی درست از تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه خویش داشته باشند. این مقصود برآورده نمی شود مگر اینکه منابع وتحلیل های صادقانه و علمی در اختیارشان قرار بگیرد.

بايد ظرفيت اسلام ناب را ارتقاء دهيم و اين فرهنگ را به عنوان فرهنگ برتر مطرح كنيم و به فرهنگ مهاجم تبديل كنيم. توجه به فرهنگ خودي و تقويت آن مي‌تواند ما را به گونه ای بسازد که خدمت گزاری راستین برای انقلاب و اسلام باشیم. بايد ماهيت فرهنگ مادي گرايانه غرب و روحيه‌ي استكباري و سلطه جويانه‌ي آن، و نيز نظام‌هايي را كه عليه‌ي ما توطئه مي‌كنند معرفي كنيم. اگر بتوانيم اين آگاهي را به بچه‌ها بدهيم طبيعي است كه آن‌ها هم با آگاهي برخورد مي‌كنند. بنابراين در آموزش‌هاي خود بايد دانش آموزان را علاوه بر اين كه به تفكر، بحث و استدلال درباره‌ي مطالب درسي عادت دهيم، آن‌ها را با فرهنگ و معنويات نيز آشنا كنيم. دانش آموزي كه فقط سرش توي كتاب است، وقتي وارد دانشگاه مي‌شود، خيلي سريع تحت تأثير قرار مي‌گيرد و مدرسه وي را براي پذيرش فرهنگ مهاجم مهيا كرده است.

اگر نهاد «آموزش و پرورش»، اسلام ناب و مقاومت در برابر پذيرش فرهنگ مبتذل غرب را به جوانان ما آموخته باشد، «عمليات رواني» دشمن هيچ تأثيري بر نسل جوان نخواهد گذاشت و دشمن از اين طريق نمي‌تواند به اهداف مورد نظر خود برسد. تحقق اين مهم مستلزم عنايت ويژه‌ي دولت و مجلس و انديشمندان به نهاد «آموزش و پرورش» است.

از آن جا كه توسعه‌ي منابع انساني و بهره گيري از استعدادهاي انساني جهت پيشرفت اقتصادي و اجتماعي مربوط به آموزش و پرورش است؛ هر كشوري براي تسريع توسعه‌ي خود بر عوامل پيشرفت و ترقي آموزش و پرورش تأكيد مي‌كند.

امروز عصر اطلاعات است. انفجار اطلاعات و دانش به حدي است كه در يك دهه آن به اندازه‌ي تمام قرون گذشته علوم جديد ايجاد شده است؛ لذا كشورهاي در حال توسعه، كوشش‌هاي قابل توجهي را در زمينه‌ي آموزش و پرورش به كار بسته اند.

اگر مي‌خواهيم خدمت گزار خوبی باشیم و به اعتلاي رشد و پرورش انساني كمك شود، بايد آموزش و پرورش مورد عنايت ويژه قرار گيرد.

در مدرسه عناصر و عوامل گوناگوني وجود دارد كه تأثير آن‌ها در الگويابي شاگردان غيرقابل اغماض است، اما هيچ كدام نمي‌تواند به اندازه معلم الگوساز باشد. معلم ـ به خاطر نفوذ معنوي ـ با تمام رفتارش، الگوها و سرمشق‌هايي در اختيار شاگردان قرار مي‌دهد. شخصيت معلم داراي اثري عميق و پايدار در افكار و قلوب شاگردان مي‌باشد. حركات و سكنات معلم و مربي مانند نقش روي سنگ در ذهن يادگيرنده باقي مي‌ماند و چه بسا عامل تحولي عظيم در سرنوشت و آينده‌ي وي خواهد بود.

هنگامي كه معلم با لبخند گرمي از شاگردانش استقبال نمايد و كلاس را محل دوست داشتني و دل چسبي برايشان كند، اين رفتارها باعث هدايت مطلوب رفتار آن‌ها خواهد شد. هايم گينات ـ پروفسور دانشگاه نيورك ـ مي‌نويسد، اولين تجربيات من به عنوان آموزگار، به من آموخت كه:

«من مي‌توانم بخندم يا بخندانم، صدمه بزنم و يا درمان گر و شفا دهنده باشم. در همه‌ي شرايط اين پاسخ‌هاي من است كه مي‌تواند بحراني را به اوج برساند و يا كاهش دهد، از دانش آموز انسان بسازد و يا او را از انسانيت دور كند.»[14]

يك معلم كه با شناخت دقيق و كاملي از قرآن كريم و هم چنين درك و فهم آيات اين كلام وحي، دريافته است كه خطرناك ترين دشمن مسلمانان قوم يهود است، و هم چنين با عنايت به رهنمودهاي مقام معظم رهبري و تحليل‌هاي سياسي انديشمندان و صاحب نظران به توطئه‌ها و طرفندهاي دشمنان عليه‌ي نظام جمهوري اسلامي ايران پي برده است، قادر است در كنار آموزش، اين انديشه و فكر را به نسل جوان منتقل و بدين طريق « عمليات رواني دشمن» را خنثي نمايد.

معلم، كلاس، دانش آموز، مدرسه، خانه و جامعه، چون حلقه‌هاي زنجيري به هم پيوسته‌اند كه هر كدام به نوعي در تحقق مقاصد عالي ملي و برنامه‌هاي متعالي آموزش و پرورش مؤثرند.

بارور كردن بذر اعتقاد، ايجاد روحيه‌ي اميد به آينده، مراقبت و هوشياري در برابر راديوهاي بيگانه و القاي اخبار بيگانگان در زشت نشان دادن چهره‌ي نظام، دشمن شناسي و پرهيز از ساده لوحي در دانش آموزان از رسالت‌هاي بزرگ آموزش و پرورش است؛ اما تحقق اين مهم مستلزم آن است كه فراگيران نيز فعالانه در جهت مطلوب حركت كنند.

منابع :

1- ابن ابي الحديد ، شرح نهج البلاغه ، جلد 6 .

2- بابائیان ، عباس ، (1388) ، 400 نکته از تفسیر نور ، تهران ، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن ، چاپ دوم .

3- حشمت زاده، محمد باقر(1378)، چارچوبی برای تحلیل و شناخت انقلاب اسلامی، تهران، مؤسسه فرهنگی و دانش و اندیشه معاصر.

4- دشتی ، محمد ، ( زمستان 1379) ، نهج ابلاغه ، قم ، انتشارات صفحه نگار

5- سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی ، (1369) ، صحیفه نور ، تهران .

6- شهیدی ، سید جعفر ، (1367) ، نهج البلاغه ، تهران ، انتشارات علمی و فرهنگی.

7- فاضلی ، قادر ، کلیات اقبال لاهوری ، انتشارات فضیلت علم .

8- فرانسیس استونر ساندرس ، ترجمه بنیاد فرهنگی پژوهشی غرب شناسی ، (1382) جنگ سرد فرهنگی ناشر : انتشارات غرب شناسی .

9- كليني، شيخ ابوجعفر محمدبن يعقوب، اصلول کافی ، تهران ، دفتر نشر فرهنگ اهل بيت عليهم اسلام ، ج 2 و3 .

10- كياني، فضل الله، آياتي از قرآن مجيد و سخنان معصومين (ع)، كتاب فروشي فروغي .

11- گروه نویسندگان ، آشنایی با بسیج (بهار 81) ، بازنگری محمد حسین عصمتی پور ، ناشر : معاونت آموزشی نمسا ، چاپ دوم .

12- گيلاني، عبدالرزاق،(1366) مصابيح الشريعه ، نشر صدوق، چاپ سوم.

13- مديريت فرهنگي پاسداران(1383)، ايثار و از خودگذشتگي و راهبردهاي تقويت آن، معاونت فرهنگي سپاه، چاپ اول.

14- مطهری، مرتضی، (1370) خاتمیت ،تهران ،  نشر صدرا .

15- مطهری، مرتضی، (1377) پیرامون انقلاب اسلامی ، تهران ،  نشر صدرا .

16- مطهری، مرتضی، (1364) امامت و رهبری ، تهران ،  انتشارات صدرا .

17- مطهری، مرتضی، (بی تا) ولاء و ولایتها ، تهران ، انتشارات صدرا .

18- مطهری، مرتضی، (1367) سیری در سیره ی ائمه اطهار ، تهران ،  انتشارات صدرا .

19- مکارم شیرازی ، ناصر (1370)، تفسیر نمونه ، تهران ،  دارلکتب اسلامیه.

20- نراقی، ملامهدی،(1369) علم اخلاق اسلامی، گزیده جامعه السعادات، انتشارات حکمت.

21- نشریه اندیشه بسیج ،معاونت آموزشی ـ عقیدتی ، صص 19-20.

22- نقي، حاج سيد علي(1351)، نهج البلاغه فيض الاسلام ، تهران.

23- نهضت خدمت رسانی به مردن به معاونت فرهنگی پرورشی نیروی مقاومت سپاه ، پیک سبحان ، صص 26- 25 .

24- ماهنامه : الیساهای یونگ – یانگ و جین الی ، اندرس ، (1383) تأثیر منفی بازی های ویدئویی خشونت آمیز بر سلامت کودکان ، دوره دوم شماره 14.

 


[1] راهبردهاي ولايت ، جلد 4 ، صفحه 281

[2] آشنايي با بسيج ، گروه نويسندگان  ص 72 – 70

 

[3] صحيفه نور ، جلد 21 ، صفحه 194

[4] ابن ابي الحديد ، شرح نهج البلاغه ، جلد 6 ، صفحه 99

 

[5] سوره فرقان آيه 6

[6] آشنايي با بسيج – محمد حسين عصمتي پور – صفحه 75 – 72  (باتلخيص )-

[7] اصول كافي ، جلد دوم ، صفحه 102

[8] نهضت خدمت رسانی به مردم ،معاونت فرهنگی پرورشی نیروی مقاومت  سپاه ،پیک سبحان صص26ـ25

[9] آشنایی با بسیج ،محمد حسین عصمتی پور ، صص79ـ 81  (با تلخیص)

[10]   نشریه اندیشه بسیج ،معاونت آموزشی ـ عقیدتی صص 19ـ20

1- بابائكان ، عباس ، 400 نكته از تفسير نور ، (1388) ، تهران ، مركز فرهنگي درسهايي از قرآن ، چاپ دوم

[12] مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، صحیفه نور، تهران، شرکت سهامی چاپخانه وزارت ارشاد و اسلامی، 1361، ج 15، ص 160

[13]حشمت زاده، محمد باقر، چارچوبی برای تحلیل و شناخت انقلاب اسلامی، تهران، مؤسسه فرهنگی و دانش و اندیشه معاصر 1378، ص 358

[14] سي. ام. چارلز، مديريت و كلاس داري جذاب، ترجمه‌ي شاپور امين شايان جهرمي و مرضيه‌ي اميني، چاپ اول، انتشارات كوشامهر، شيراز: 1383،ص53.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 19 آبان 1393برچسب:جنگ نرم, :: 20:0 :: توسط : زرین

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ساحل ادب و آدرس samiapoor.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





انجمن وبلاگ نویسان جهرم